روششناسی تحقیق
این نوشتار از مباحث مرتبط با علوم تربیتی است و در آن از کتب تربیتی، روایی، اخلاقی و نهجالبلاغه استفادهشده است. روش پژوهش از بُعد هدف، کاربردی است و از بعد جمعآوری دادهها، کتابخانهای (اسنادی) است.
مفهوم تشویق
تشویق یکی از دو جنبه وظایف پیامبران است که رهبر دینی به وسیله آن، مردم را در تمامی جنبههای دینی به حرکت و تکاپو وا میدارد؛ چنانچه در قرآن کریم به این امر مهم اشاره شده است:
«یَا أیُهَا النَّبی حَرِّضِ الْمُؤمِنِینَ عَلَی الْقِتَالِ ...» (ای رسول! مؤمنان را به جنگ
ترغیب کن. اگر بیست نفر از شما صبور و پایدار باشند بر دویست نفر از
دشمنان غالب خواهند شد و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران غلبه خواهند
کرد؛ زیرا آنها گروهی (بیدانش) هستند، که نمیفهمند) (انفال 8/65).
تشویق، از ریشه شوق و مصدر است (حاجی بابائیان امیری، 1388، 278)؛ در لغت به معنای آرزومند کردن (دهخدا، 1343، 14، 719 و معین، 1379، 1، 1088 و پرهیزگار1383، 133) و در اصطلاح: ایجاد شور و شعف، حرکت و سرعت در مسیر انجام کار به طور کامل و نیکو است (احمدی، 1377، 10).
نقش تشویق در تربیت کودک
در تربیت انسان، اصل بر تشویق و ترغیب است، نه تنبیه و مجازات. امام علی (علیهالسلام) نیز به این اصل اشاره میفرمایند: «ضَادُّواالشَّرَّبِالخَیرِ» به وسیله خوبی با بدی بستیزید) (خوانساری، 1360، 117). اصل در تشویق، تحریکی عاطفی، مادی یا معنوی است که وسیلهای برای تحقق اعمال و رفتار مثبت افراد است؛ بدینسان در تشویق، مقصد، هدایت و راهآموزی است. کودک در آغاز زندگی، جاهل و نسبت به مواضع گوناگونی که باید اتخاذ کند، کاملاً بیخبر است؛ پس تأیید و تشویق، آنها را میسازد. شک نیست این جهتدهیها باید به سوی فضایل و اخلاق باشد تا شخصیت افراد را بپروراند و آنان را به جهت شرف و انسانیت سوق دهد (قائمی، 1378، 288-289). با توجه به این مطلب میتوان دریافت که تشویق نقش بسزایی در تربیت کودک دارد که مهمترین آنها بدین قرارند:
أ) رغبت و شوق به کار
ترغیب، در لغت به معنای حریص شدن بر چیزی و در آن طمع کردن (جمعی از نویسندگان، 1360، 2، 356) و تشویق کردن، است (جبران، 1372، 1، 867) و در اصطلاح: ایجاد میل و رغبت نسبت به چیزی در یک یا چند فرد. بیشتر به رفتارهایی اطلاق میشود که فرد را برای انجام کاری که هنوز اقدام نکرده، آماده میکند (داوودی، 1383، 2، 163-165). این روش، میتواند موجب مولد انرژی، محرک کار و تلاش بیشتری برای افراد شود؛ به طوری که قویترین انگیزه برای کار بیشتر، در انسان و حتی حیوان است (محمّدزاده، 1386، 31).
حضرت علی (علیهالسلام) به مالک اشتر فرمودند: «و َواصِل فِی حُسنِ الثَّناءِعَلَیهِم ،تَعدیدِماأبلَی ذَوُوالبَلاءِمِنهُم؛ فَإنَّ کَثرَهَ الذِّکرِلِحُسنِ أفعالِهِم تَهُزُّالشُّجَاعَ، وَتُحَرِّضُ النَّاکِلَ إن شَاءَاللهُ» آنان را به نیکویی یاد کن و پیوسته تشویقشان نما و کارهای مهمی را که انجام دادهاند، برشمار؛ زیرا یاد کردن کارهای نیک آنان، دلیریشان را (به کوشش و حرکت بیشتر) برانگیزاند و از کارمانده را به خواست خدا (به کار و تلاش)، ترغیب کند) (نهجالبلاغه، نامه 53).
رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در ضمن حدیثی میفرمایند:
همچنین حضرت امیر(علیهالسلام) درباره نقش پاداش وکیفرالهی در تربیت آدمی میفرمایند: «إنَّ الله سُبحانَهُ وَضَعَ الثَّوابَ عَلی طَاعَتِهِ،وَالعِقابَ عَلی مَعصِیَتِهِ زیادَﮤًلِعِبادِهِ عن نقمته وحیاشَهً لهُم إلی جَنَّتِهِ» (همانا خدای سبحان، پاداش را بر طاعت، و کیفر را بر معصیت خود قرار داده است تا بندگانش را از عذاب خویش بازدارد و به سوی بهشت روانه سازد) (نهجالبلاغه، حکمت 368). ایشان در جای دیگری میفرمایند: «فإنَّ کثره الذِّکر لِحُسنِ أفعَالِهِم تهزُّ الشُّجاعَ وتُحرَّض النّاکِل» (تشویق مکرر از کارهای خوب، دلیران را در انجام وظایف تهییج میکند و ضعیفان ترسو را تشجیع مینماید) (نهجالبلاغه/ نامه53).
ب) شکوفایی استعدادها
استعداد، در لغت به معنای آماده و مهیا شدن، قابلیت است (دهخدا،1330، 5، 2172) و در اصطلاح: توانایی بالقوهای است که اگر در محیط مساعدی قرارگیرد، به شکوفایی میانجامد (روزنامه رسالت(اجتماعی)،1389، 8 ).
مهمترین دلیل اهمیت بارور شدن استعداد در دوران کودکی، این است که قلب کودک، در این دوران، خالی است و هنوز به سیاهی و پلیدی گناهان آلوده نشده است و میتوان آن را عرش الرحمنی کرد (مهدیزاده نراقی، 1387، 41-42).
چنانچه امام علی(علیهالسلام) در این زمینه خطاب به فرزند بزرگوارشان امام حسن(علیهالسلام) میفرمایند:
«إنَّمَاقَلبُ الحَدَثِ کَالأرضِ الخَالِیَة مَاأُلقِیَ فِیهَامِن شَیءٍقَبِلَتهُ» (قلب نوجوان چونان زمین کاشته نشده،آماده پذیرش هربذری است که درآن پاشیده شود) (نهجالبلاغه/ نامه 31). لذا تشویق، استعدادهای کودک را رشد داده و قوای درونیاش را به فعلیت میرساند (شکوهییکتا، 1384، 158و فائضی و آشتیانی، 1375، 356-357 و اسحاقی، 1381، 116) و زمینههای یأس و نا امیدی را در آنها از بین میبرد (طبسی، 1376، 132)؛ و همچنین موجبات شکوفایی و خلاقیتهای ذهنی کودک را فراهم میآورد و قدرت یادگیری، سازگاری شخصی و مهارتهای اجتماعی کودکان را بیشتر میکند. در این صورت است که بخش قابل توجهی از توفیقات دانشآموزان در امر تحصیل، مرهون تشویقهای بجا و بهموقع والدین و مربیان است (افروز، 1384، 68). بنابراین با این روش، کودک به توانایی و ظرفیتهای خود پی میبرد (قاسمی، 1382، 43-44). بنابراین میتوان به وسیلة تشویق در این زمین خالی، به شکوفایی استعدادهای کودک پرداخت.
ج) ایجاد اعتماد به نفس
اعتماد، در لغت به معنای تکیه و پشتگرمی، اعتبار و اطمینان است (دهخدا، 1339، 6، 2946) و در اصطلاح: توانایی شناخت و پذیرش نقاط ضعف و قوت و محدودیتهای خویش و ارزش نهادن به خود، بدون هیچگونه قید و شرطی و داشتن اعتماد و رضایت از خویش است (والیپور، 1389). تشویق باعث تقویت روحیه افراد میشود (فائضی و آشتیانی، 1375، 356-357، طبسی، 1376، 132 و رشیدپور، 1373، 166 و پرهیزگار، 1383، 133 و احمدی، 1377، 13-14)؛ به گونهای که فرد و جرئت پیدا میکندکه به کاری اقدام کرده و یا از کاری دست بردارد.
د) تکرار و تداوم عمل
وقتی رفتارهای مطلوب و موفقیتآمیز بچهها مورد تأیید و تشویق قرار میگیرد؛ کمیت و تداوم این قبیل رفتارها افزایش مییابد (افروز، 1384، 68). این امر در سه سال اول زندگی، مهمتر و مؤثرتر است؛ زیرا سن تحریکپذیری است و این شیوه در تربیت و اصلاح او و ترقیات طبیعتش سهم فوقالعاده دارد (قائمی، 1368، 161). بهطورکلی این روش عاملی برای استحکام بخشیدن به رفتار و محرکی نیرومند و دلپذیر برای کار و فعالیت کودک است (قائمی، 1378، 307).
امام علی (علیهالسلام) درباره ارزش تداوم کار میفرمایند: «قَلیلٌ مَدُومٌ عَلَیهِ خَیرٌمِن کَثِیرٍمَملُولٍ مِنهُ» (چیزاندک که با اشتیاق تداوم یابد، بهتر از فراوانی است که رنجآور باشد» (نهجالبلاغه، حکمت 444).
ه) جهتدهی اعمال و کردار
از نفوذ و قدرت تشویق میتوان برای جهتدهی اعمال و کردار کودک استفاده کرد؛ چراکه برای پیشرفت تحصیلی و حتی رشد اخلاقی کودکان بسیار مؤثر است (قائمی، 1378، 283) و همچنین سبب شکلگیری عادات مطلوب در آنان میشود. بهعبارتدیگر، ازآنجاکه از طریق رفتارهای تشویقآمیز، بیش از هر چیز به یک نیاز مهم کودکان، یعنی نیاز به محبت، تعلق و توجه، پاسخ داده میشود؛ میتوان شاهد بیشترین، مؤثرترین و پایدارترین اثر در رفتار آنان بود(افروز، 1384، 68). این روش، مشوق به اعمال نیک و فضایل اخلاقی و عامل بازدارنده از رذایل اخلاقی تلقی میشود (رهبر و رحیمیان، 1377، 139) که موجبات رشد و کمال انسانها و تنبه و آگاهی دیگران و نیز هدایت صحیحشان را در پی دارد (حاجی بابائیان امیری، 1388، 288) و یک وسیله بالقوه مفید و کارساز در به کار بردن انضباط است (نوابینژاد، 1380، 39). حضرت امیر(علیهالسلام) در عهدنامه مالک فرمودند: «وَ لا تَکونَنَّ المُحسِنُ و َالمُسیءُعِندَکَ بِمَنزِلَهٍ سَواءٍ؛ فَإنَّ ذلِکَ تَزهیدًالِأهل الإحسان فی الإحسان ِو َتَدریبًاذلِأهل الإساءَهِ علی الإساءَهِ وَأَلزِم کُلًّامِنهُم ماألزَمَ نَفسَه» (هرگز نباید نیکوکار و بدکار در نزد تو یکسان باشندکه آن، رغبت نیکوکار را در نیکی کم کند و بدکار را به بدی وادار نماید و هر یک از ایشان را مطابق کارش جزا ده» (نهجالبلاغه/ نامه 53).
یافتهها
در راه آموزش و سازندگی کودکان و برای پیشبرد برنامهها و رسیدن به اهداف و مقاصد تربیت، حضرت علی (علیهالسلام) تشویق را بسیار مؤثر میدانند و چنانچه این روش به طور صحیح عملی شود آثار مفیدی بر روی کودکان خواهد داشت. در رابطه با سؤال اول، تشویق، از ریشه شوق و مصدر است؛ در لغت به معنای آرزومند کردن و در اصطلاح: ایجاد شور و شعف، حرکت و سرعت در مسیر انجام کار به طور کامل و نیکو است. درصورت استفاده صحیح از تشویق، این آثار بر آن مترتب میشود: رغبت و شوق به کار، شکوفایی استعدادها، ایجاد اعتمادبهنفس، تکرار و تداوم عمل، جهتدهی اعمال و کردار کودکان؛ که اینها نتیجه این تحقیق و پاسخ مسئله اصلی است.
جمعبندی
روش تربیتی تشویق، از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است و میتواند در عبادات، اصلاح اخلاق فرد، خانواده و اجتماع، رشد علم و صنعت و تکامل در ابعاد مختلف زندگی، نقش معجزهآسای خود را به منصه ظهور رساند و سعادت دنیوی و اخروی را به ارمغان آورد.
.