چاپ و نشر کتاب علمی- آموزشی- فرهنگی- کودک و نوجوان

چاپ و نشر کتاب علمی- آموزشی- فرهنگی- کودک و نوجوان

انتشارو چاپ کتاب با کمترین هزینه
چاپ و نشر کتاب علمی- آموزشی- فرهنگی- کودک و نوجوان

چاپ و نشر کتاب علمی- آموزشی- فرهنگی- کودک و نوجوان

انتشارو چاپ کتاب با کمترین هزینه

الیوت آیزنر (اندیشمند برنامه درسی)

 
 

زندگی

http://www.homodiscens.com/home/ways/loquens/forms_representation/eisner.jpgالیوت دبلیو. آیزنر در ۱۹ اسفند ۱۳۱۱ (۱۰ مارس ۱۹۳۳) در یک خانواده مهاجر روس یهودی در شیکاگوی آمریکا متولد شد و در منطقه غربی شیکاگو بزرگ شد. در سالهای نخستین مدرسه او هوش و استعداد زیادی از خود نشان داد . او مدرک کارشناسی خود را از "دانشگاه روزولت" در رشته تعلیم و تربیت و هنر در سال 1954 دریافت گرفت و سپس کارشناسی ارشد را در رشته علوم تربیتی در سال 1958 از دانشگاه شیکاگو و دکترای خود را در همین دانشگاه در سال 1962 به پایان رساند.

وی از لحاظ کاری مشاغل مختلفی را تجربه کرده است که از جمله مهم‌ترین آنها عبارتند از معلم هنر در دبیرستانی در شیکاگو ، مدرس هنر در دانشگاههای شیکاگو و دانشگاه ایالتی اوهایو و استادیار تعلیم و تربیت در دانشگاه شیکاگو است. او از سال 1965 به دانشگاه استنفورد رفت و تا پایان عمر در آنجا به عنوان پرفسور تعلیم و تربیت و هنر مشغول فعالیت بود. وی در ۲۰ دی ۱۳۹۲ (۱۰ ژانویه ۲۰۱۴) درگذشت.



علایق و آثار

از میان مهم ترین علایق علمی و پژوهشی وی ، پرداختن به درک هنری در پژوهشهای اجتماعی ، تقویت توجه به زیبایی‌شناختی در مدارس ، و نقش هنر در نظریه و عمل تربیتی است . بی تردید الیوت آیزنر نقش بسیار مهمی در پیشبرد مطالعات تربیتی دارد که از مهم ترین آنها می توان از سه محور آموزش هنر، مطالعات برنامه درسی و ارزشیابی آموزشی نام برد . از میان آثار متعددی که آیزنر برای جامعه علمی به ارمغان آورده است آثار تصورات آموزشی (1994)، شناخت و برنامه درسی (1994) هنرها و خلق ذهن (2002) و نوع مدارسی که به آن نیاز داریم (1998) بیشتر مورد استقبال بوده است.

 

اندیشه‌های مهم

از نظر وی برنامه درسی یک مدرسه یا یک درسیا یک کلاس درس را میتوان به عنوان مجموعه ای از وقایع پیش بینی شده دانست که به قصد دست یابی به نتایج آموزشی تربیتی برای یک یا بیش از یک دانش آموز در نظر گرفته شده اند. آیزنر معتقد بر برنامه درسی مسأله‌محور بود . او در ترسیم خصوصیات نظام و تربیت مطلوب بر برخورداری دانش‌آموزان از پاره‌ای از فرصتهایی که خود بتوانند مسأله را تعریف کرده، فرایند حل مسأله از این نقطه آغاز نماید از جمله این خصوصیات می‌داند و بر آن تأکید می‌ورزد. او در خصوص انواع برنامه درسی معتقد است که مدارس به طور همزمان مبادرت به تدریس سه برنامه درسی می‌نماید. این سه برنامه عبارتند از:

۱. برنامه درسی صریح

۲. برنامه درسی پنهان (ضمنی)

۳. برنامه درسی پوچ

 

آیزنر همواره این دلمشغولی را داشت که مدارس ارزش هنر را نادیده گرفته اند و یک سری جهت‌گیریهای نامتعادل در آموزش و پرورش صورت گرفته است. او معتقد بود که محیط نگرشهای هنری را شکل می‌بخشد و تعلیم و تربیت هنری سهم بسزایی در رشد بچه ها دارد. او تأکید بر انتقاد و زیباشناسی در آموزش هنری داشت. او اعتقاد داشت که جهت‌گیریهایی که در آن تنها به بچه‌ها مواد هنری ارائه می‌شود به این امید که خلاقیت آنها به جریان بیفتد به برنامه‌هایی فاقد ساختار، دارای محتوای هنری محدود و اهداف سطح پایین منجر می‌شود.

آیزنر چهار معنا یا برداشت را که در آن تدریس یا برنامه درسی می تواند به عنوان نوعی هنر تلقی شود

شناسایی کرده است (از نظر آیزنر تمایز بین برنامه درسی و تدریس مبهم و گنگ است). این چهار برداشت عبارتند از:

۱. در برداشت اول کلاس درس برای معلم و نیز دانش‌آموزان نوعی تجربه زیباشناختی است.

۲. در برداشت دوم ، معلم همانند نقاشان ، نوازندگان و غیره می باشد. در طی فرایند تدریس براساس ویژگی ها و کیفیت‌های فهمیده شده در جریان تدریس، قضاوت و داوری بعمل می‌آید. سرعت، تن، آهنگ و ضرب در میان آن ویژگی‌های عمده‌ی است که توسط معلم در هنگام بازخوانی و تفسیر پاسخهای دانش‌آموزان بطور مکرر مورد توجه قرار می‌گیرد.

۳. هنرمندی در تدریس نیازمند امور معمول و فهرستی از مواردی است که فرد معلم بدانها نیاز دارد. آیزنر وجود نوعی تنش و تعادل بین کار ماشینی و کار مبتنی بر ابتکار و خلاقیت را مورد تصریح و تأیید قرار می دهد.

۴. تدریس نظیر هنرها به نتایجی منتهی می‌شود که از اول مورد انتظار نبوده‌اند، اما مطلوب و حتی مورد استقبال هستند.

آیزنر واژه‌های خبره و خبرگی را برای ابداع مفهوم "انتقاد آموزشی" مورد استفاده قرار می دهد. آیزنر  مفهوم خبرگی از ریشه لاتین Cognoscere که به معنای دانستن است برگرفته است که بیان می‌دارد فهم هنرهای بصری نیازمند "توانایی دیدن" و نه صرفاً "نگاه کردن" است. انتقاد اشاره می‌کند به فرایند قادر ساختن دیگران به دیدن آن ویژگی‌ها و کیفیت‌هایی هنری که خبره قادر به درک آَن است. بنابراین انتقاد، جنبه اجتماعی و فاش کردن ادارکات خبره برای دیگران است.


دکتر فضلعلی زاده

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.