جامعه آماده است تا نوجوانان شما را به عنوان یک فرد بالغ قبول کند و با ضعفها و تواناییهای آنها سازش کند. جامعه آماده است که: نوجوانان در قبال انجام کارهای احساس مسئولیت کند، نوجوان در انجام کارهای مرتکب اشتباه شود، نوجوان را تحت حمایت خود قرار دهد، نوجوان را راهنمایی کند، نوجوان در آن رشد و پرورش پیدا کند. آیا شما نیز آماده هستید در این زمینه قبول مسئولیت کنید؟ به نظر شما نوجوانان برای ایجاد دگرگونی در کارهایی که میتوانند انجام دهند، چه کارهایی باید بکنند؟ اضطراب شما باعث محدودیت نوجوانان میشود.
به این مورد توجه کنید:
مادر سینا او را به هر کجا که نیاز داشت با اتومبیل خود میبرد و احساس میکرد سینا هم مثل او نمیتواند از اتوبوس برای رفت و آمد استفاده کند. یک بار سینا سعی کرده بود با اتوبوس از مدرسه به منزل برگردد، اما به دلیل اینکه با دوستانش سرگرم گفتوگو بود، ایستگاه موردنظر را رد کرده بود و در نتیجه مجبور شده بود به مادرش تلفن کند که به منزل دوستش برود و او را به منزل بیاورد. هر اشتباهی در زندگی به انسان فرصت میدهد تا یاد بگیرد، و سینا مرتکب اشتباه شده بود. مادر سینا میتوانست به او کمک کند تا یاد بگیرد چطور از اتوبوس برای رفت و آمد استفاده کند، بدون اینکه اشتباه گذشته را تکرار کند. باید به او کمک میشد تا راههایی برای کنار آمدن با اشتباهات خودش پیدا کند. سینا فکر میکرد هر کجا که برود، احتیاج دارد کسی او را برساند و همیشه باید مشکل او را فرد دیگری حل کند. مادر سینا به دلیل تجربیاتی که خودش داشت، از اینکه سینا از اتوبوس برای رفت و آمد استفاده کند، بیمناک بود. وقتی او با اتوبوس جایی میرفت، هیچ وقت به موقع نمیرسید. او سینا را جدا از خودش فرض نمیکرد و بنابراین مشکلاتی که او با اتوبوس داشت، در واقع جزء تجربیات سینا هم بود. به نظر نمیآمد که تجربیات دیگر سینا مهم باشند، چون مادرش نمیتوانست آنها را ببیند. بنابراین وقتی سینا اولین اشتباه را کرد، مادرش آن را ادامه تمام مشکلاتی دانست که خود او تجربه کرده بود و فکر کرد سین هم مثل او نمیتواند از اتوبوس استفاده کند و یاد بگیرد که چطور این مشکل را حل کند.
چرا والدین فرزندانشان را محدود نمیکنند؟
– اغلب پدرها و مادرها قبول نمیکنند که زندگی نوجوانان کاملا متفاوت از زندگی آنهاست.
– والدین اغلب متوجه تفاوت بین خودشان و نوجوانشان نیستند.
– والدین اغلب متوجه شباهتهایی هستند که بین آنها و نوجوانانشان وجود دارد.
– والدین واهمه دارند از اینکه به اندازه کافی برای نوجوانانشان خوب نباشند. وقتی آنها به دیگران میگویند فکر میکنند نوجوانانشان دقیقه شبیه آنها هستند، میخواهند در این مورد اطمینان مجدد پیدا کنند و انتظار دارند که دیگران بگویند حق با آنهاست و در صورتی که شبیه والدینشان باشند، بهتر است. والدینی که به چنین اطمینان مجددی نیاز دارند، همیشه با این مشکل مواجهاند که نمیدانند کیستند و چرا اینچنین هستند و هرگز نمیتوانند با این مسئله کنار بیایند. همچنین اغلب والدین تصور میکنند مشکلاتی که به عنوان یک نوجوان داشتند، ارثی و غیرقابل کنترل بوده و دقیقا به فرزندان آنها منتقل خواهد شد.
– ممکن است نوجوانان به این نکته پی ببرند که والدینشان متوجه بعضی چیزها در مورد آنها نمیشوند، لذا در منزل نگران آن مسائل نیستند، ولی امکان دارد در خارج از منزل کاملا متفاوت باشند.
– ممکن است نوجوانان فکر کنند این توانایی را ندارند که دنیای خودشان را تشریح کنند، لذا در این مورد سعی هم نمیکنند، زیرا برای آنها آسانتر است کاری را که والدینشان انتظار دارند انجام دهند.
– شما باید نگرش خودتان را نسبت به دنیا مشخص کنید تا نوجوانانتان برای مستقلشدن اعتماد به نفس داشته باشند.
– شما باید وسعت دید خود را نسبت به دنیا بیشتر کنید تا نوجوانان شما برای مستقلشدن اعتماد به نفس داشته باشند.
– شما باید جهانبینی خود را نسبت به دنیا وسیعتر کنید تا بتوانید از رشد و پرورش نوجوانانتان لذت ببرید.
لحظهای فکر کنید
– آیا خصوصیتی هست که شما نمیخواهید به نوجوانانتان منتقل شود؟
– کدام خصوصیات شما اگر با نوجوانانتان مشترک باشد، شما را خوشحال میکند؟
– کدام یک از خصوصیات خود را دوست نداشتید از والدینتان به ارث برید؟
– چه تفاوتهایی با والدین خود دارید؟
– آیا هرگز از دیگران شنیدهاید خصوصیات نوجوان شما را طوری بیان کنند که تشخیص آن برای شما مشکل باشد؟
– برایتان پیش آمده از اینکه نوجوانتان توانسته در خارج از منزل به خوبی خودش را اداره کند متعجب شده باشید، در حالی که قبلا از این موضوع بیاطلاع بودهاید؟
آیا تاکنون کاری انجام دادهاید که باعث تعجب اطرافیان و آشنایان بشود، به این دلیل که آنها فکر نمیکردند شما بتوانید از عهده انجام آن کار برآیید. وقتی فکر میکنید میتوانید کاری را یاد گرفته و انجام دهید، فرصتی به دست میآورید که دیگران را متحیر کنید. متاسفانه وقتی نزدیکان ما فکر میکنند که قادر به یادگیری بعضی از کارها نیستیم، مانع از این میشوند که بتوانیم آن کارها را انجام دهیم. اگر در گذشته چنین کارهایی را انجام داده و مرتکب خطایی شده باشیم، آن افراد بیشتر روی نظرات خودشان نسبت به ما پافشاری میکنند.
اگر شما مایلید دنیای خودتان را بزرگتر کنید و یا میخواهید از این تصور که نوجوانتان همانند شما باشد، بیرون بیایید، لحظهای تامل ک رده و فکر کنید. سعی کنید زندگی نوجوانانتان را با زندگی خودتان در ۲۰ سال پیش مقایسه کنید. در جامعه عواملی وجود دارند که بیش از عامل ژنتیک و تربیت والدین، روی نوجوانان اثر گذاشته و مثل سایر افراد آنها را تحت تاثیر خود قرار میدهند.
این عوامل عبارتند از:
ملاقات با اشخاص مختلف، تلویزیون، کتابها، مُد، محلهای مختلف، موقعیتهای زندگی، تکنولوژی، جریانات زندگی، تغییرات جامعه و جاهایی آنها میتوانند بروند. اگر به نوجوانتان بگویید آنها همانند شما هستند، در واقع آنها را تحت فشار قرار میدهید که دقیقا طوری رفتار کنند که شما در آن سن رفتار میکردید. اگر ازدواج شما به جدایی منجر شده و ناموفق بوده باشید، در صورتی که به نوجوانانتان بگویید که آنها دقیقا شبیه همسر قبلی شما هستند، ممکن است آنها را تحت فشار قرار دهید. شما با ایجاد این تصور که آنها شبیه فرد دیگری غیر از خودشان هستند، سبب میشوید شانسشان در موارد زیر محدود گردد:
۱- شانس آنچه که میخواهند باشند
۲- شانس اینکه فرد دیگری را به عنوان یک فرد کامل بدانند
۳- شانس اینکه بدانند، کی هستند
– به چیزهایی که دیگران در مورد نوجوان شما میگویند، گوش کنید. ممکن است شما به آنچه که دیگران میگویند موافق نباشید، ولی بدینوسیله به نظرات دیگران در مورد نوجوانتان پی خواهید برد.
– به نوجوان خود فرصت دهید تا کارهایی را که شما تجربه نکردهاید، انجام دهند. شاید در این زمینه به شخص دیگری نیاز داشته باشید تا آنچه را که در موردش آگاهی ندارید، به نوجوانتان یاد دهد. مثلا اگر اتوکشی بلد نیستید، شخص دیگری آن را به نوجوان یاد دهد، یا اگر همیشه آخر ماه کسر پول داشتید، آنها یاد بگیرند چطور پولشان را به تناسب خرج کنند و یا اگر در جوانی نمیتوانستید برای خودتان دوست پیدا کنید، آنها یاد بگیرند که چطور دوستانی برای خودشان پیدا کنند. وقتی برای کوششهای نوجوان خود برای یادگیری کاری که قادر به انجام آن نیستند، ارزش قائل میشوید و نسبت به آن خوشبین هستید، باعث برداشته شدن موانع از سر راه آنها میشوید.
سعی نکنید دیگران را تغییر بدهید، بلکه درصدد این نباشید که وظایف خود را به خوبی انجام دهید.
– به عکسالعمل نوجوانتان در مورد خاصی، که با عکسالعمل شما در همان مورد و در همان سن متفاوت است، توجه کنید.
– به عکسالعملی که نوجوان شما برخلاف انتظارتان نشان داده است، توجه کنید و ببینید از اینکه شبیه شما هستند و یا نیستند، چه احساسی دارید. آیا عصبانی هستید، یا خوشحال و یا فقط علاقهمند هستند بدانید آنها چه نوع عکسالعملی از خود نشان میدهند.
چگونه میتوان با تغییرات سازش کرد؟
دقت کنید ببینید وقتی چیزی تغییر میکند، چه احساسی دارید؟ آیا هیجانزده میشوید، یا نسبت به آن اشتیاق نشان میدهید و یا دلواپس میشوید؟ اگر موقعیتی ایجاد کنید که نوجوانتان بتواند تغییر کند، این شانس را به او میدهید که یاد بگیرد. وقتی چیزی تغییر میکند، آیا:
– از عکسالعملی که دیگران نشان خواهند داد، احساس آرامش میکنید و اگر عکسآلعمل آنها برخلاف انتظار شما باشد، ناراحت میشوید؟
– از اینکه دیگران قادر به انجام کاری باشند، احساس آرامش میکنید و اگر آنها بتوانند از عهده انجام آن برآیند، ناراحت میشوید؟
– از اینکه بتوانید پیشبینی کنید کاری به درستی انجام نمیگیرد، احساس آرامش میکنید و در صورتی که متوجه شوید آن کار به درستی انجام گرفته است، دچار اضطراب میشوید.
شما با رعایت موارد زیر میتوانید با تغییرات سازش کنید:
– با دید مثبت به آن نگاه کنید.
– آن را به عنوان یک چیز جالب تصور کنید.
– به تغییراتی که قبلا با آنها سازش کردهاید، فکر کنید.
– فکر نکنید میتوانید خیلی سریع نسبت به آن تغییرات انعطاف نشان دهید. برای بعضی از تغییرات مدت زمان کم و برای بعضی مدت زمان طولانی لازم است تا بتوانیم خودمان را با آنها سازش دهیم.