مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
ویژگی مهم و امتیاز عمدۀ آموزش رو در روی کلاسی، کنش متقابل بین معلم و یادگیرندگان است.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مدل عمومی آموزش:
فعالیتهایی که یک معلم از لحظهای که به فکر آماده شدن برای آموزش یک درس است تا زمانی که به ارزشیابی از میزان یادگیریهای دانشآموزان اقدام میکند را مدل عمومی آموزش مینامند.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مدل عمومی آموزش دارای 4 مرحله است:
•مرحلۀ اول: پیش ازعمل آموزش
•مرحلۀ دوم: پیش از عمل آموزش و در ضمن آموزش.
•مرحلۀ سوم: در ضمن آموزش
• مرحلۀ چهارم: در ضمن آموزش و پس از عمل آموزش
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مرحلۀ اول:
در این مرحله معلم هدفهای آموزشی خود را تعیین میکند و آنها را به صورت هدفهای رفتاری بیان میکند.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
در مرحله اول معلم باید انواع هدفهای آموزشی را مد نظر داشته باشد تا هدفهای خود را محدود به هدفهای سطح پایین نکند.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
در مرحلۀ اول معلم باید رفتارهای ورودی را نیز تعیین کند. به تمامی وپیگیریها و معلوماتی که برای یادگیری درس تازه پیشنیاز هستند و به صورت رفتار قابل مشاهده و قابل اندازهگیری بیان میشوند رفتار ورودی میگویند.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
سپس معلم باید سنجش آغازین را اجرا کند. یعنی اینکه آیا یادگیرندگان تسلط کافی بر پیشنیازها دارند یا باید ابتدا آنها را برای ارائه درس جدید آماده کرد.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مرحلۀ دوم:
هدف اصلی آموزش ایجاد یادگیری است. پس معلم باید به یافتههای روانشناسی یادگیری مراجعه کند و از انواع، شرایط، نظریههاییادگیری برای بهبود فرایند یاددهی – یادگیری استفاده کند.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مرحلۀ سوم:
عمل واقعی آموزش در این مرحله صورت میگیرد. پس معلم باید از روشها، فنون و امکانات مختلف آموزشی استفاده کند تا به اهداف آموزشی خود برسد.
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
مرحلۀ چهارم:
در این مرحله معلم به ارزشیابی یادگیرندگان میپردازد به این منظور که ببیند آیا آنها به اهداف آموزشی مورد نظر رسیدهاند یا نه؟ آیا روش آموزشی معلم روش موفقی بوده یا نه؟
مراحل فعالیتهای آموزشی: مدل عمومی آموزشی
چنانچه در مرحلۀ چهارم معلم به عدم موفقیت خود در اجرای مراحل مختلف پی ببرد باید به مراحل قبلی مراجعه کند تا نواقص کار خود را پیدا کند و آنها را رفع کند.
فصل دوم
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
اولین مرحله مدل عمومی آموزش تهیه هدفهای آموزشی است. که معلم باید تصمیم بگیرد که چه چیزهایی را درس بدهد و پس از آموزش چه انتظاراتی را از دانشآموزان داشته باشد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
طرح هفت قدمی هدفگزینی تایلر:
به نظر تایلر برای انتخاب هدفهای کلی سه منبع وجود دارد که عبارتند از:
نیازهای یادگیرندگان، نیازهای جامعه و نظر متخصصان موضوعات درسی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای انتخاب شده از سه منبع مذکور، هدفهای کلی و موقتی هستند که باید از دو فیلتر رد شوند تا به هدفهای دقیق آموزشی تبدیل شوند.
•فلسفه آموزش و پرورش
• روانشناسی پرورشی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
سپس باید هدفهای کلی را از طریق تجزیه و تحلیل به صورت هدفهای دقیق آموزشی در آورد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
انواع هدفهای آموزشی:
هدفهای آموزشی منظور معلم را از آموزش مطالب مختلف بر حسب رفتار قابل مشاهده و اندازهگیری بیان میکنند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
همه معلمان منظور خود را از آموزش مطالب درسی به راههای گوناگون بیان میکنند این راهها عبارتند از:
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
1. با توجه به فعالیتهای معلم:
گاهی اوقات معلم و هدفهای آموزشی درس خود را با توجه به فعالیتهایی که در آموزش آن هدفها انجام میدهد بیان میکند مثلاً آموزش مفهوم یادگیری
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
2. با توجه به فعالیتهای دانشآموزان:
برخی از معلمان هدفهای آموزشی خود را با توجه به فعالیتهایی که دانشآموزان باید انجام دهند بیان میکنند مثلاً ترجمۀ متن روانشناسی یا تحقیق میدانی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
3. با توجه به عنوان درس:
بعضی از معلمان برای بیان هدفهای آموزشی، از عنوانهای درس استفاده میکنند. مثلاً انواع هدفهای آموزشی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
4. با توجه به یادگیری دانشآموزان:
عدهای از معلمان، هدفهای آموزشی خود را با توجه به یادگیری دانشآموزان بیان میکنند. مثلاً آشنایی با روشهای تغییر رفتار.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
به طور کلی چون هدف از آموزش، ایجاد یادگیری در یادگیرندگان است، پس بهترین راه بیان هدفهای آموزشی، در نظر گرفتن یادگیری افراد میباشد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
از آنجا که یادگیری را باید از رفتار قابل مشاهده و اندازهگیری افراد استنباط کرد، لازم است هدفهای آموزشی را برحسب هدفهای رفتاری بیان کرد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای آموزشی رفتاری:
هدفهایی که منظور آموزشی معلم را برحسب رفتار قابل مشاهده و اندازهگیری (عملکرد) یادگیرنده بیان میکند هدفهای رفتاری نامیده میشوند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
مزایای هدفهای رفتاری عبارتند از:
1. منظورمعلم راازآموزش موضوع درسی مشخص میکنند.
2. برای یادگیرندگان مشخص میکند که در پایان چه انتظاراتی از آنها هست.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
تفاوت هدفهای رفتاری و غیررفتاری:
هدفهای رفتاری برحسب عملکرد توصیف میشوند، در حالی که هدفهای غیررفتاری با کلمات مبهم و نامشخص بیان میشوند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای رفتاری مثل:
فواید هدفهای رفتاری را بیان کند. انواع محرکات شرطی و غیرشرطی را توضیح دهد.
هدفهای غیررفتاری مثل:
نوشتن طرح آموزشی را یاد بگیرد. معنی و مفهوم شرطی شدن را بفهمد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای رفتاری، رفتار یادگیرنده را به روشنی بیان میکنند، معنی فعلهای به کار رفته در آنها مورد توافق همگان است. ولی هدفهای غیررفتاری این ویژگیها را ندارند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
فواید استفاده از هدفهای رفتاری:
هدفهای رفتاری هم برای معلم و هم برای دانشآموزان فوایدی دارد که عبارتند از:
1. کار طرح و اجرای آموزش را برای معلم آسان میکند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
2. کار ارزشیابی معلم از یادگیریهای افراد را آسان میکند.
3. دانشآموزان از قبل میدانند که معلم در پایان چه انتظاراتی از آنها خواهد داشت.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
روش تهیه هدفهای رفتاری:
هدفهای رفتاری سه جزء اصلی دارند.
1. فاعل که همان یادگیرنده است.
2. مفعول: دربرگیرندۀ بخشی از موضوع درس است.
3. فعل: رفتاری که فرد باید انجام دهد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
جدول مشخصات:
جدول مشخصات یک جدول دوبعدی است که یک بعد آن محتوای درسی و بعد دیگر هدفهای آموزشی معلم را مشخص میکند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
روش تهیه هدفهای رفتاری کامل:
هدفهای رفتاری کامل دارای 3 ویژگی مهم هستند:
1. رفتار قابل مشاهده و اندازهگیری بیان میشوند.
2. شرایط عملکرد
3. ملاک عملکرد
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
منظور از شرایط عملکرد توصیف شرایط است که فرد باید عملکرد خود را در آن نشان دهد، مثلاً بدون استفاده از ماشین حساب مسئلهای را حل کند یا شعری را از حفظ بگوید.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
ملاک عملکرد:
میزان پیشرفت، و موقعیت یادگیرنده در رسیدن به هدفها از این طریق سنجیده میشود. یعنی حداقل سطح یا میزان عملکرد بورد قبولی را نشان میدهد. مثلاً در یک صفحه مطلب را بیان کند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
ملاک عملکرد از راههای مختلف بیان میشود:
1. محدودۀ زمانی
2. تعداد پاسخها (حداقل 2 مزیت هدفهای رفتاری)
3. درصد یا نسبت
4. ویژگیهای عملکرد (یک طرح آموزشی مطابق با طرح کتاب بنویسد.)
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
انواع هدفهای آموزشی رفتاری: هدفهای آموزشی رفتاری به سه دسته تقسیم میشود:
هدفهای نهایی، هدفهای واسطهای و هدفهای ورودی
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای نهایی دارای اهمیت هستند و به آنچه که یادگیرنده باید در پایان درس انجام دهد اشاره میکند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای واسطهای به خودی خود اهمیت زیادی ندارند و فقط یادگیرنده را در یادگیری هدفهای نهایی یاری میدهد . نقش پل ارتباطی بین هدفهای ورودی و نهایی را ایفا میکنند.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
هدفهای ورودی، به آمادگی فرد یا اهداف آموخته شدۀ قبلی وی اشاره دارد. مثلاً برای یادگیری روانشناسی تربیتی باید قبلاً روانشناسی عمومی را یادگرفته باشد.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
روش گرانلند در تهیه هدفهای آموزشی:
الف) هدفها به صورت کلی و غیررفتاری بیان شود.
ب) نمونه رفتارهایی که بیانگر رسیدن دانشآموز به هدف است فهرست شود.
ج) هدفهای دقیق تعیین شود.
تهیه و تدوین هدفهای آموزشی
تأکید گرانلند بر این است که معلم براساس یکسری رفتارها مطمئن شود که یادگیرنده واقعاً مطالب را فهمیده است و هدف کلی همان درک و فهم است.
فصل سوم
طبقهبندی هدفهای آموزشی
طبقه بندی هدفهای آموزشی
هدف آموزشی، یادگیری است، پس به همان نسبت که یادگیریها متنوع هستند، هدفهای آموزشی هم گوناگونند. بلوم هدفهای آموزشی را به سه حوزه تقسیم میکند: شناختی، عاطفی، روانی – حرکتی
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حوزه شناختی:
دانش، معلومات؛ تواناییها و مهارتهای ذهنی را در بر میگیرد. مثلاً دانشجو روشهای تغییر رفتار را در رفع اختلالات کودکان بکار ببرد.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حوزۀ عاطفی:
با علاقه، انگیزش، نگرش و ارزشها سر و کار دارد. مثلاً دانشجو باید در برابر انتقادات، صبر و بردباری از خود نشان دهد.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حوزه روانی – حرکتی:
به فعالیتهایی که بیشتر جنبه جسمانی دارند و مشاغلی که نیاز به مهارتهای جسمانی دارند مربوط میشود. مثلاً فرد بتواند 100 متر را در 10 ثانیه بدود.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
طبقهبندی حوزۀ شناختی:
حوزۀ شناختی با جریانات سر و کار دارد. مثل حفظ کردن، فهمیدن و استدلال. حوزۀ شناختی به 2 بخش تقسیم میشود: دانش ، تواناییها و مهارتهای ذهنی.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
دانش شامل یادآوری امور، روشها و ساختهاست. یعنی حفظ و نگهداری ذهنی مطالب قبلاً آموخته شده.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
دانش به یکسری طبقات فرعی تقسیم میشود از قبیل دانش امور جزیی، دانش واقعیتهای مشخص، دانش امور قراردادی، روشها، اصلها و ساختها.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
تواناییها و مهارتهای ذهنی:
بر فرآیندهای ذهنی سازماندهی و تجدید سازمان مطالب آموخته شده تأکید میکنند و از 5 طبقه تشکیل شده: فهمیدن، کاربستن، تحلیل، ترکیب و ارزشیابی.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
فهمیدن:
یعنی درک مطلب. تفاوت آن با دانش در اینست که در دانش، یادآوری مطلب بدونم دخل و تصرف مد نظر است ولی در فهمیدن فرد علاوه بر حفظ مطلب باید آنرا بفهمد.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
فهمیدن از سه خرده طبقه تشکیل شده است:
1.ترجمه 2.تفسیر 3. برونیابی
طبقه بندی هدفهای آموزشی
ترجمه: یعنی فرد بتواند مطلب را از شکلی به شکل دیگر در آورد مثلاً خلاصه کردن، یا مثالهای عینی برای آن بزند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
تفسیر: یعنی فرد بتواند مطلب را توضیح بدهد مثلاً معنی کند، یا از مجموعهای از اطلاعات نتیجهگیری کند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
برونیابی: یعنی فرد بتواند اطلاعات را گسترش ویا تعمیم بدهد. یعنی به پیشبینی امور میپردازد. قسمت دیگر برونیابی، درونیابی است یعنی جاهای خالی یکسری اطلاعات را تکمیل کند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
کاربستن:
یعنی فرد بتواند مطالبی را که یاد گرفته در موقعیتهای عینی و عملی به کار ببرد. مثلاً در تغییر رفتار کودک از اصول شرطی استفاده کند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
تحلیل:
یعنی فرد بتواند یک موضوع را به اجزاء تشکیل دهندۀ آن تقسیمبندی کند. که شامل سه طبقه فرعی است: تحلیل عناصر، روابط و روابط سازمانی
طبقه بندی هدفهای آموزشی
ترکیب:
یعنی کنارهم گذاشتن اجزاء برای ایجاد یک کل یکپارچه. ترکیب همان خلاقیت و آفرینندگی است. ترکیب نیز از یکسری خرده طبقهها تشکیل شده است.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
ارزشیابی:
داوری درباره ارزش مطالب و موضوعات ارزشیابی دارای 2 خرده طبقه است: داوری براساس شواهد درونی، داوری براساس ملاکهای بیرونی.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
طبقه بندی هدفهای آموزشی
طبقات 6 گانۀ هدفهای شناختی دارای سلسله مراتب است و هر طبقه زیربنای طبقۀ بعدی است و برای رسیدن به طبقه بعدی، یادگیری در سطح قبلی الزامی است.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
انواع هدفهای عاطفی: هدفهای عاطفی شامل 5 طبقه است.(که از کمترین وابستگی عاطفی تا بیشترین میزان وابستگی عاطفی را در بر میگیرد) دریافتن، پاسخ، ارزشگذاری، سازماندهی و تشخص
طبقه بندی هدفهای آموزشی
توجه یعنی فرد از نظر عاطفی به چیزی توجه میکند مثلاً به یک نوه آهنگ توجه میکند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
پاسخ یعنی در این مرحله علاوه بر توجه، پاسخ نیز میدهد. مثلاً از شنیدن آن آهنگ لذت میبرد یا دست میزند.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
ارزشگذاری یعنی چیزی را بر چیز دیگر ترجیح میدهد. مثلاً به جای دیدن فیلم به یک کنسرت میرود.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
سازماندهی ارزشها یعنی این ارزش جدید در نظام ارزشی او بر سایر ارزشها در ارجحیت قرار میگیرد. مثلاً آن آهنگ خاص را بر همه آهنگها ترجیح میدهد.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
تشخص یعنی براساس ارزش جدید طوری عمی میکند که رفتار او نشاندهندۀ عواطف و شخصیت اوست. مثلاً با شنیدن آن آهنگ از خود بی خود میشود.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
انواع حوزۀ روانی – حرکتی:
حوزه روانی – حرکتی به 6 مرحله تقسیم میشود که از حرکات غیرارادی شروع میشود تا به حرکات پیچیده میرسد.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حرکات بازتابی :
منظور حرکات غیرارادی است که در پاسخ به محرکها داده میشود مثل بازتاب مردمک چشم در برابر نور.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حرکات اساسی:
از ترکیب حرکات بازتابی، الگوی حرکتی ذاتی تشکیل میشود که برای فرد اساسی است مثل راه رفتن.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
توانائیهای ادراکی:
یعنی فرد بتواند ادراکات حسی خود را به حرکات مناسب تدبیل کند مثل انجام دستور.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
توانائیهای بدنی:
ترکیب حرکات اسای مورد نیاز برای انجام حرکات ماهرانه مثل ژیمناستیک.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
حرکات ماهرانه:
نیاز به سطح معینی از مهارت دارد مثل الگوهای حرکتی مورد نیاز در ورزشها.
طبقه بندی هدفهای آموزشی
ارتباط غیرکلامی:
فرد بتواند از طریق حرکات بدنی, با دیگران ارتباط برقرار کند مثل ایما و اشاره.
فصل چهارم
رفتار ورودی و سنجش آغازین
رفتار ورودی و سنجش آغازین
رفتار ورودی:
آمادگی فرد برای یادگیری هدفهای آموزشی، رفتارهایی که فرد قبلاً یادگرفته و پیشنیاز یادگیری مطلب جدید است، تجارب حاصل از یادگیریهای قبلی فرد که بر یادگیری مطالب جدید مؤثرند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
چنانچه یادگیرنده برای یادگیری مطالب جدید آمادگی نداشته باشد معلم در امر آموزش موفق نخواهد شد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
رفتارهای ورودی دارای سه جنبه هستند:
شناختی: یادگیریهای شناختی پیشنیاز
عاطفی: علاقه، انگیزش و طرز برخورد فرد با موضوع جدید
روانی – حرکتی: مهارتهای حرکتی پیشنیاز
رفتار ورودی و سنجش آغازین
ویژگیهای رفتار ورودی:
رفتارهای ورودی باید برحسب رفتار قابل مشاهده و اندازهگیری یادگیرنده بیان شوند. مثلاً دانشآموز باید بتواند اعداد دو رقمی را با هم جمع کند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
شباهت رفتار ورودی با رفتار نهایی آن است که هر دو بر حسب عملکرد با رفتار قابل اندازهگیری میشوند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
تفاوت آنها در این است که:
1. رعایت شرایط و ملاک عملکرد در رفتار ورودی ضروری نیست.
2. معمولاً تعداد رفتارهای ورودی یک درس بیشتر است.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
طرز تهیه رفتار ورودی:
برای تهیه رفتارهای ورودی درس باید:
الف) آماده کردن فهرست هدفهای آموزشی درس.
ب) تعیین پیشنیازهای هدفها.
ج) پیشنیازها را در قالب عبارات رفتاری بیان کنیم.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
برای تدوین رفتارهای ورودی میتوان از روش تحلیل تکلیف یا تشکیل سلسله مراتب یادگیری استفاده کرد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
برای تهیه سلسله مراتب یادگیری باید همه تواناییهای پیشنیاز برای بالاترین تکلیف یادگیری را تعیین کرد، سپس تواناییهای مورد نیاز برای یادگیری این تواناییهای را تعیین کرد و همین طور الی آخر.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
سنجش آغازین:
پس از تعیین رفتارهای ورودی، معلم باید از آزمونهایی برای اندازهگیری این رفتارها و تشخیص کسریهای یادگیریهای پیشنیاز دانشآموزان استفاده کند که این ارزشیابی، سنجش آغازین نام دارد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
تفاوت سنجش آغازین با پیش آزمون در اینست که پیش آزمون، همان آزمون نهایی است که قبل از آغاز درس به یادگیرندگان داده میشود اما سنجش آغازین برای سنجش تسلط یادگیرندگان بر پیشنیازهای درس است.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
نتیجه آرمانی پیش آزمون و سنجش آغازین اینست که تمامی دانشآموزان در سنجش آغازین 20 و در پیش آزمون صفر بگیرند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
راههای مقابله با مشکل کمبود رفتارهای ورودی:
چنانچه پس از سنجش آغازین مشخص شد که همه یا برحی از دانشآموزان در رفتارهای ورودی مشکل دارند برای رفع مشکل، چندین راه حل وجود دارد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
بهترین راه حل آموزش جبرانی به صورت فردی است. چنانچه تعداد مشکلات کم باشد معلم یا افراد کمکی، کم و کسرهای پیشنیازها را در افراد به صورت فعالیتهای اصلی آموزشی برطرف میکند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
چنانچه تعداد افراد یا مشکلات زیاد باشد آموزش جمعی صورت میگیرد و قبل از شروع درس جدید، پیشنیازهای ضروری را به افراد آموزش میدهند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
روش دیگر تغییر شکل تکلیف یادگیری به اشکال مختلف است. طوری که تکلیف جدید پیشنیازهای متفاوتی را ایجاب کند، مثلاً سطح دشواری مطالب را کاهش داد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
روش دیگر اینست که هدفها و محتوای درس را تغییر دهیم تا پیشنیازها هم تغییر کنند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
ویژگیهای ورودی عاطفی:
این ویژگیها نشاندهندۀ انگیزش یادگیری یا علاقه به درس است.
بالا بردن سطح علاقۀ یادگیرندگان، دقت و تلاش آنها را بالا میبرد و بر یادگیری آنها تأثیر مثبت دارد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
به نظر بلوم علاقۀ فرد به درس جدید متأثر از تصورات او از موفقیتها یا شکستهایی است که در گذشته از دروس مشابه با آن کسب کرده است.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
عاطفه مثبت و منفی به درس جدید از موفقیتها یا شکستهای پیشین فرد در دروس مشابه سرچشمه میگیرد و ابتدا محدود به دروس خاصند اما با افزایش تجارب گسترش مییابند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
در سالهای تحت مدرسه تجارب موفقیتآمیز و شکست آمیز دانشآموز، تصورات او را در رابطه با توانائیش نسبت به موضوعات مخصوص درسی تحت تأثیر قرار میدهد که عاطفه مربوط به موضوع درسی نام دارد و نشاندهندۀ علاقه فرد به دروس خاص است.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
سپس با تکرار این تجارب، این عواطف به آموزشگاه تعمیم مییابد و سرانجام مفهوم خود تحصیلی دانشآموز شکل میگیرد که بیانگر تصورات فرد نسبت به توانایی یادگیری خود است.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
بنابراین برای افزایش علاقه دانشآموزان نسبت به یادگیری باید طی سالهای مختلف همواره تجارب موفقیتآمیزی کسب کند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
راههای مقابله با مشکل کمبود انگیزش یادگیری:
بهترین راه این است که سطح رفتارهای ورودی شناختی افراد را بالا ببریم و کیفیت آموزش را هم بهبود بخشیم.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
فنون ایجاد علاقه و انگیزش در یادگیرندگان:
رفتار ورودی و سنجش آغازین
1. هدفهای آموزشی را دقیقاً به آنها بگویید و در آنها انتظارات مثبت نسبت به هدفها ایجاد کنید.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
2. از تشویقهای کلامی بجا و بهموقع استفاده کنید. تشویقها وابسته به رفتار و عملکرد درست دانشآموز باشد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
3. از آنجا که نمره دارای ارزش انگیزشی زاد است بنابر این از امتحانات به عنوان وسیلۀ ایجاد انگیزش استفاده کنید.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
4. موضوعهای درسی را از ساده به دشوار ارائه کنید. تا افراد ابتدا در مطالب ساده موفقیت کافی کسب کنند و برای مطالب بعدی آمادگی بیشتری داشته باشند.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
5. رقابت و همچشمی در بین دانشآموزان ایجاد نکنید. این کار موجب موفقیت تعداد کمی و شکست اکثریت کلاس میشود.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
6. مشارکت یادگیرندگان در فعالیت یادگیری، پیامدهای منفی کمتری داشته باشد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
7. تکالیف دانشآموزان چالشانگیز در حد توانایی آنها باشد و در انجام آنها نیاز به قدری تقبل خطر داشته باشد.
رفتار ورودی و سنجش آغازین
8. مطالب درسی به صورت معنیدار و در ارتباط با موقعیتهای زندگی باشند و در انجام فعالیتهای آموزشی به آنها آزادی عمل بدهید. مطالب معنیدار کنجکاوی آنها را بیشتر تحریک میکند.
فصل پنجم
تعریف و انواع یادگیری
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری یعنی ایجاد تغییرات کم و بیش دائمی در رفتار بالقوه در اثر تجربه
تعریف و انواع یادگیری
تغییر:
یعنی پس از یادگیری، فرد باید در نحوۀ برخوردش با رویدادها تغییر کند. مثلاً شما وقتی روانشناسی تربیتی یاد میگیرید قادر به پاسخگویی به سؤالات زیادی میشود.
تعریف و انواع یادگیری
اما هر نوع تغییری یادگیری نیست، مثلاً وقتی پای فردی میشکند، این تغییر هست اما یادگیری نیست.
تعریف و انواع یادگیری
تغییر باید نسبتاً دائمی باشد. مثلاً بازتاب مردمک چشم در برابر نور تغییر هست اما چون موقت است یادگیری نیست.
تعریف و انواع یادگیری
تغییر باید در رفتار بالقوه باشد و در تواناییهای او تغییر ایجاد کند نه در رفتار ظاهری. و ممکن است این تغییر تا مدتها به صورت نهانی در فرد باقی بماند. مثلاً بچه کاری را یاد گرفته ولی تا موقعیت ایجاد شود آنرا نشان نمیدهد.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری باید در اثر تجربه باشد. تغییری که در اثر رشد، انگیزش، خستگی و ورزش ایجاد شود یادگیری نیست و فقط باید از تجربه ناشی شود. تجربه یعنی تأثیر محرکات بر فرد. مثل خواندن کتاب.
تعریف و انواع یادگیری
تمایز بین یادگیری و رفتار:
یادگیری در فرد، توانایی ایجاد میکند و از روی رفتارهای آشکار قابل تشخیص است. رفتار تمامی اعمال و حرکات فرد است.
تعریف و انواع یادگیری
رفتارها 2 دستهاند:
آشکار مثل نوشتن، خندیدن
نهان مثل تخیل، تفکر
از طریق رفتارهای آشکار به رفتارهای نهان پی میبریم. یادگیری را نیز از روی رفتارهای آشکار یا عملکرد بررسی میکنیم.
تعریف و انواع یادگیری
جنبههای قابل مشاهده یادگیری، عملکرد نام دارند.
تفاوت رفتار با عملکرد: رفتار به هرگونه عملی گفته میشود ولی عملکرد به نتیجه یادگیری اشاره میکند.
تعریف و انواع یادگیری
مثلاً عملیاتی که فرد برای حل یک مسئله انجام میدهد و ما از طریق آن در مورد یادگیری فرد قضاوت میکنیم عملکرد حل مسئله نام دارد.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری همیشه عمومی و رسمی نیست و بسیاری از یادگیریها، اتفاقی هستند. مثلاً آنچه که کودک هنگام بازی یا تماس با بزرگسالان یاد میگیرد.
تعریف و انواع یادگیری
تفاوت بین یادگیری و تفکر:
تفکر یک نوع رفتار نهانی است که هم پایۀ یادگیری است و هم محصول یادگیری روی آن اثر میگذارد.
تعریف و انواع یادگیری
انواع یادگیری: گانیه، یادگیری را به طور سلسله مراتبی از ساده به عمده به 8 طبقه تقسیمبندی میکند. هر یادگیری برای یادگیری رده بالاتر پیشنیاز است .
1- یادگیری علامتی.
2- یادگیری محرک- پاسخ.
3- یادگیری زنجیره ای.
4- یادگیری کلامی یا تداعی کلامی.
5- یادگیری تمیز دادن محرکها.
6- یادگیری مفهوم.
7- یادگیری قانون.
8- حل مسئله.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری علامتی
به نام یادگیری رفتار بازتابی یا شرطی سازی کلاسیک پاولفی معروف است. یادگیرنده دادن پاسخی شرطی را به یک علامت می آموزد.
(پاسخ ترشح بزاق دهان سگ به صدای زنگ)
مثل دیدن سؤالات امتحانی و ایجاد اضطراب در فرد
.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری محرک – پاسخ
در اینجا فرد به یک محرک خاص پاسخ عضلانی میدهد.
وقتی راننده اتومبیل با دیدن چراغ قرمز اتومبیلش را متوقف می کند، یادگیری او از نوع یادگیری محرک- پاسخ است.
تعریف و انواع یادگیری
تفاوت یادگیری علامتی با محرک – پاسخ در اینست که اولی جنبه بازتابی و غیرارادی دارد ولی در یادگیری محرک – پاسخ، رفتار ارادی است.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری زنجیرهای
در اینجا فرد یکسری اعمالی را که قبلاً آموخته به هم پیوند میدهد و زنجیرهای از رفتارهای محرک – پاسخ یا یک مهارت جدید را میآموزد.
(عمل مسواک زدن)
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری کلامی
این هم یک نوع یادگیری زنجیرهای است که فقط حلقههای یادگیری واحدهای زبان است. مثل یادگیری اسم اشیاء توسط کودک
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری تمیز محرکات
در اینجا فرد یاد میگیرد که به محرکات مختلف پاسخ درست بدهد مثلاً وقتی کودک می آموزد که حیوانات مختلف را با نام درست آنها بنامد، میان محرکهای مختلف تمیز قائل می شود.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری مفهوم
ویژگیهای مشترک اشیاء و امور مفهوم میگویند. در یادگیری مفهوم، فرد به ویژگیهای مشترک پاسخ میدهد مثلاً کتاب یک مفهوم است، وقتی که می گوئیم کتاب، منظور ما کتاب بخصوصی نیست.
(بر خلاف تمیز) مثلاً که منظور ما هیچ کتاب خاصی نیست.
تعریف و انواع یادگیری
یادگیری قانون یا اصل
در اینجا یادگیرنده دو یا چند مفهوم را به هم ربط میدهد و از آنها یک معنی تازه بدست میآورد. مثلاً تشویق موجب افزایش رفتار میشود. که از سه مفهوم تشکیل شده است.
(مثال : فلزات، بر اثر حرارت منبسط می شوند)
تعریف و انواع یادگیری
حل مسئله
از مجموع چند اصل سطح پایین، حل مسئله بوجود میآید پس فرد باید اصول قبلی را یاد بگیرد تا بتواند مسئله را حل کند. مثلاً کودکی که از گربه میترسد برای رفع این اختلال فرد از روش حساسیتزدایی منظم استفاده میکند.
تعریف و انواع یادگیری
انواع بازدههای یادگیری از نظر گانیه عبارتند از:
1- مهارتهای ذهنی.
2- راهبردهای شناختی.
3- اطلاعات کلامی.
4- مهارتهای حرکتی.
5-نگرشها.
تعریف و انواع یادگیری
مهارتهای ذهنی
یعنی فرد توانایی استفاده از نمادها و اطلاعات را در برخورد با محیط داشته باشد که شامل چند دسته است: تمیز، مفهوم، قانون یادگیری قاعدهای سطح بالاتر.
در این مهارتها ، نمادها یا سمبلها مورد استفاده قرار می گیرند . ما از طریق نمادها به طور غیر مستقیم با محیط به تعامل می پردازی
تعریف و انواع یادگیری
راهبردهای شناختی
یعنی روشهایی که بوسیلۀ آنها فرد میتواند مطالبی را که یاد گرفته فعال کند و از آنها استفاده کند. یعنی دستکاری اطلاعات که همان پردازش اطلاعات است.
• راهبردهای شناختی تدابیری هستند که آدمیان ، از طریق آنها در جهت فعال کردن و منظم کردن مطالب یادگرفته شده و استفاده از مهارتهای آموخته ی خود استفاده می کنند .
تعریف و انواع یادگیری
اطلاعات کلامی
مجموعۀ اطلاعاتی که فرد در موارد مختلف دارد که همان دانش است.
اطلاعات کلامی را می توان معادل دانش در طبقه بندی بلوم دانست. بنابراین ، بخش مهمی از یادگیری آموزشگاهی شامل اطلاعات کلامی است . مانند : وقایع، نامها ، توصیفها ، تاریخها و ویژگیها.
تعریف و انواع یادگیری
مهارتهای حرکتی
یعنی فرد حرکات خود را هماهنگ کند تا یک مهارت در او بوجود آید مثل رانندگی، شنا.
یادگیری مهارتهای حرکتی به یادگیرنده امکان می دهد تا حرکتها و فعالیتهای خود را هماهنگ سازد . نوشتن ، راه رفتن ، رانندگی کردن ، از جمله مهارتهای حرکتی هستند .
طبقه مهارتهای حرکتی با حوزه روانی-حرکتی بلوم مطابق است.
تعریف و انواع یادگیری
نگرشها
حالات درونی (شناختی، عاطفی ،روانی – حرکتی) که انتخابهای ما ناشی از آنهاست.
• نگرش عبارتست از « یک حالت درونی که بر انتخابهای عمل شخصی که به توسط فرد انجام میشود تاثیر میگذارد .»
نگرشها دارای سه جنبه مهم زیرند:
- عاطفی یا هیجانی.
- شناختی.
- رفتاری
فصل ششم
یادگیری از راه شرطی شدن
•دیدگاههای مربوط به یادگیری
•بخش اعظم مطالعات اولیه درباره یادگیری به ویژه در زمینه شرطی سازی را هواداران دیدگاه رفتاری انجام داده اند.
• این پژوهشگران نحوه یادگیری ارتباط محرکها را با هم یا محرکی با پاسخی را در سازواره های غیر انسانی مطالعه کردند تاکید آنها بر محرکها و پاسخ های خارجی بود چرا که در رفتار گرایی این اصل عام حاکم است که رفتار براساس علل بیرونی بهتر می توان فهمید. تا بر اساس علل ذهنی و روانی.
•شرطی سازی سنتی
•بررسی شرطی سازی سنتی در سالهای نخست قرن بیستم آغاز شد. در آن ایام ایوان پاولف تنکرد شناس روس که پیشتر به دلیل پژوهش در مورد دستگاه گوارش برنده جایزه نوبل شده بود، یادگیری را به صورت اتفاقی مورد نظر قرار داد.
•اصطلاحات مختلف را باید در شرطی سازی کلاسیک( سنتی) با ید به کاربد و مفهوم آنها را درک کرد که برخی از آنها عبارتند از: پاسخ غیر شرطی، محرک غیر شرطی، پاسخ شرطی، محرک شرطی، مرحله اکتساب، تقویت، خاموش سازی، تعمیم، تفکیک ( تمیز)، تقویت افتراقی، شرطی سازی درجه دوم و ...
یادگیری از راه شرطی شدن
در شرطیسازی پاسخگر رفتاری که شرطی میشود رفتار پاسخگر است. زیرا جاندار از طریق رفتار پاسخگر، به محرکهای خاص پاسخ میدهد و بدون آن محرک، آن رفتار را نشان نمیدهد.
یادگیری از راه شرطی شدن
پاولف در پژوهشهای شرطی سازی کلاسیک اصل جانشینسازی محرک را کشف کرد. یعنی طی فرآیند شرطیسازی، محرکی که ابتدا در ایجاد پاسخ بیاثر بود به خاطر همراهی با محرک اصلی، خاصیت آنرا کسب میکند.
یادگیری از راه شرطی شدن
در شرطیسازی کلاسیک برای شرطی کردن صدای زنگ، ابتدا زنگی را به صدا در میآورند بعد از چند ثانیه به او غذا میدهند، که در اثر آن ترشح بزاق صورت میگیرد، پس از چندین بار تکرار این عمل، صدای زنگ به تنهایی سبب ترشح بزاق میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
عدم پاسخ زنگ یا نور قرمز
پیش از شرطی شدن ترشح بزاق غذاترشح بزاق
در ضمن شرطی شدن زنگ یا نور قرمز
غذا
پس از شرطی شدن ترشح بزاق زنگ یا نور قرمز
نمودار شرطی سازی سنتی
یادگیری از راه شرطی شدن
در روانشناسی پاولفی غذا محرک غیرشرطی، ترشح بزاق در برابر غذا پاسخ غیرشرطی، صدای زنگ محرک شرطی و ترشح بزاق ناشی از صدای زنگ پاسخ شرطی نام دارد.
یادگیری از راه شرطی شدن
بسیاری از واکنشهای هیجانی ما مثل ترس از مدرسه، ترس از حیوانات از طریق اصل شرطیسازی کلاسیک آموخته میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
مثلاً اگر کودک در کلاس اول بارها با رفتار محبت آمیز معلم مواجه شود، هر روز صبح با اشتیاق و شادی به مدرسه میرود، اما اگر در همان روزهای اول با خشونت معلم و پرسنل مواجه شود علاقهای به درس و مدرسه ندارند.
یادگیری از راه شرطی شدن
احساس شادی و اشتیاق رفتار محبتآمیز
پاسخ غیرشرطی محرک غیرشرطی
علاقه و شادی معلم و مدرسه
پاسخ شرطی محرک شرطی
یادگیری از راه شرطی شدن
شرطی شدن سطح بالا
میتوان از محرک شرطی به عنوان محرک اصلی استفاده کرد و پاسخ شرطی دیگری را تولید نمود. مثلاً وقتی صدای زنگ شرطی شده میتوان جاندار را به نور قرمز شرطی کرد.
یادگیری از راه شرطی شدن
تقویت
در شرطی کلاسیک هر بار که محرک غیرشرطی (غذا) با محرک شرطی (صدا) همراه شود، تقویت صورت میگیرد. یعنی اگر پاسخ شرطی تقویت شود زمان طولانی به محرک شرطی داده میشود.
انواع تقویت
•برنامه نسبتی متغیر (VR)
•برنامه نسبتی ثابت (FR)
•برنامه فاصلهای متغیر (VI)
• برنامه فاصلهای ثابت(FI)
یادگیری از راه شرطی شدن
خاموشی
اگر پاسخ شرطی، چندین بار، تقویت نشود (زنگ بدون غذا) پاسخ شرطی کمکم از بین میرود. پس تکرار محرک شرطی بدون محرک غیر شرطی باعث خاموشی پاسخ شرطی میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
برای از بین بردن واکنشهای هیجانی نامطلوب مثل ترس هم میتوان از خاموشی استفاده کرد.
یادگیری از راه شرطی شدن
تعمیم
یعنی حیوان نه تنها به محرک شرطی بلکه له محرکات مشابه با آن هم پاسخ میدهد مثلا مار گزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد.
یادگیری از راه شرطی شدن
تمیز
برای جلوگیری از تعمیم نابجا، هر گاه فرد به محرک شرطی پاسخ داد باید تقویت شود و پاسخ به محرکات مشابه توقیت نشود، این فرایند تمیز نام دارد.
یادگیری از راه شرطی شدن
مقابله با اضطراب امتحان:
ابتدا هر روز از دانشآموزان امتحان بگیرید اما نمره آنرا به حساب نیاورید، وقتی عملکردشان بهتر شد، این کار را هفتگی کنید و سپس ماهانه و کمکم نمره را حساب کنید.
شرطی سازی فعال
•در شرطی سازی سنتی، پاسخ شرطی اغلب با پاسخ طبیعی سازواره به محرک غیر شرطی مشابهت دارد.
• در صورتی که بخواهیم چیزی جدید برای یک سگ یاد دهیم از شرطی سازی سنتی نمی توان استفاده نمود. و برای این کار از شرطی سازی فعال استفاده می کنند.
یادگیری از راه شرطی شدن
شرطی سازی کنشگر
در شرطیسازی کنشگر بر خلاف رفتار پاسخگر که غیرارادی است رفتارهای ارادی و فعال فرد شرطی میشود و جاندار از طریق آنها در محیط خود عمل میکند.
یادگیری از راه شرطی شدن
ثورندایک بنیانگذار شرطیسازی وسیلهای بود. گربه را در قفس قرار داد گربه پس از مقداری کوشش و خطا یاد گرفت که با کشیدن نخ میتواند به غذا برسد.
یادگیری از راه شرطی شدن
قانون اثر
اثری که یک رفتار دارد مشخص میکند که آن رفتار تکرار میشود یا نه، اگر نتیجه رفتار رضایت بخش باشد آن رفتار تکرار میشود وگرنه تکرار نمیشود.
•در یادگیری فعال طبق قانون اثر، از میان تعدادی پاسخ تصادفی درست همان پاسخهایی برگزیده می شود که به پیامد مثبتی می انجامد.
یادگیری از راه شرطی شدن
پاداش
نتیجۀ رضایت بخشی که بعد از رفتار فرد میآید و منجر به افزایش آن رفتار در آینده میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
ثرندایک رفتار کنشگر را رفتار وسیلهای مینامد زیرا رفتار وسیلهای است برای کسب نتیجه مطلوب
یادگیری از راه شرطی شدن
شرطیسازی وسیلهای
پس از اینکه جاندار رفتار خاصی را انجام داد، یک محرک مطلوب به او ارائه میشود و این امر باعث افزایش احتمال آن رفتار میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
نتیجه ارائه تقویتکننده مثبت رفتار کنشگر
افزایش احتمال رفتار توجه مادر، یا خریدن شی برای او گریه کردن کودک
یادگیری از راه شرطی شدن
تقویت مثبت
یعنی محرک یا اتفاقی که پس از رفتار میآید و موجب افزایش آن رفتار میشود. تقویتکننده مثبت هم همان محرک است. مثل توجه به مشکلات
یادگیری از راه شرطی شدن
تقویت منفی
حذف محرک یا رویداد نامطلوب پس از انجام رفتار که موجب افزایش رفتار میشود
یادگیری از راه شرطی شدن
تفاوت تقویت مثبت و منفی در اینست که در تقویت مثبت پس از انجام رفتار مطلوب محرک مطلوبی ارائه میشود، اما در تقویت منفی پس از انجام رفتار مطلوب، محرک نامطلوب یا منفی حذف میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
تشابه تقویت مثبت و منفی در اینست که هر دو موجب افزایش رفتار میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
تنبیه
یعنی ارائه یک محرک نامطلوب به دنبال رفتار نامطلوب که موجب کاهش احتمال رفتار میشود. مثلاً پس از اینکه بچه کار زشت انجام داد او را کتک میزنند.
یادگیری از راه شرطی شدن
تفاوت تنبیه و تقویت منفی
تنبیه موجب کاهش رفتار میشود اما تقویت منفی موجب افزایش رفتار. در تنبیه محرک آزارنده ارائه میشود اما در تقویت منفی محرک آزارنده حذف میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
تشابه تنبیه و تقویت منفی
در هر دو از محرک آزارنده استفاده میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
انواع تقویتکننده:
1. نخستین: تقویتکنندههایی که ذاتاً خاصیت تقویتی دارند که دو نوعند: مثبت: نیازهای جسمانی موجود را برآورده میکنند مثل غذا.
منفی: ذاتاً آزاردهنده هستند مثل سر و صدای شدید.
یادگیری از راه شرطی شدن
2. تقویتکنندههای شرطی(ثانویه):
ذاتاً خاصیت تقویتی ندارند بلکه به دلیل همراه شدن با تقویتکنندههای اولیه خاصیت تقویتکنندگی بدست میآورند. مثل پول، مدرک.
یادگیری از راه شرطی شدن
خاموشی رفتار کنشگر
اگر رفتاری را که با تقویت شرطی شده، مدتی تقویت نکنیم بتدریج متوقف میشود. مثلاً اگر به کودکی که برای بدست آوردن خواستههایش گریه میکند توجه نکنیم پس از مدتی رفتار نامطلوب وی خاموش میشود.
آزمایش های اسکینر
•اسکینر در نحوه مفهوم پردازی محققان راجع به شرطی سازی فعال و مطالعه آن تغییراتی داد. روش او برای بررسی شرطی سازی فعال ساده تر از روش ثرندایک است.
•در آزمایشی که مطابق با روش اسکینر صورت میگیرد، حیوان گرسنه ای را در جعبهای قرار میدهند (جعبه اسکینر) داخل جعبه خالی است و در کف آن میلهای با ظرفی غذا از آن بیرون زده است. لامپ کوچکی بالای این میله قرار دارد که آزمایشگر به تشخیص خو آن را روشن می کند.
•هرگاه حیوان میله را فشار می دهد مقداری غذا داخل جعبه قرار داده میشود. در واقع عمل فشار دادن میله منجر به دادن غذا ( تقویت) می شود.
یادگیری از راه شرطی شدن
تفاوت نظریه اسکینر و ثرندایک در اینست که به نظر ثرندایک رفتار وسیلهای در حضور یک محرک خاص سر میزند ولی به نظر اسکینر رفتار وسیلهای خود انگیخته است و نیازی به محرک آغازگر ندارد.
یادگیری از راه شرطی شدن
تمیز
اگر رفتاری در حضور یک محرک تقویت شود و در حضور محرکهای دیگر تقویت شود، احتمال انجام آن رفتار در حضور محرکهای تقویت شده خاموش میشود و فقط در حضور محرک تقویت شده انجام میشود.
یادگیری از راه شرطی شدن
محرکی که در موقع تقویت حضور داشته محرک تمیزی است که به 2 صورت عمل میکنند:
1. آنها که وقوع تقویت را خبر میدهند.
2. آنها که وقوع تنبیه را خبر میدهند. مثل مأمور راهنمایی و رانندگی
یادگیری از راه شرطی شدن
تعمیم
یعنی پاسخ از حضور یک محرک تمیزی اولیه به محرکهای مشابه آن گسترش یابد. مثل کودکی که به همه زنها خاله میگوید.
یادگیری از راه شرطی شدن
برای جلوگیری از تعمیم نابجا از طریق تمیزدادن به یادگیرنده یاد میدهیم تا به محرکهای مختلف پاسخهای مناسب را بدهد. یعنی پاسخ درست را تقویت میکنیم و پاسخ نادرست به محرکها را خاموش میکنیم.
یادگیری از راه شرطی شدن
بازخورد زیستی
با شرطی کنشگر میتوان بعضی از رفتارهای بازتابی مثل فشار خون را شرطی کرد. بازخورد زیستی یعنی اطلاع از افکار یا کارهایی که بر فرایندهای زیستی تأثیر میگذارند.
یادگیری از راه شرطی شدن
از طریق بازخورد زیستی میتوان اختلالات قلبی – عروقی، سردردهای میگرنی و مشکلات معدی را درمان کرد.
شرطی سازی بیزار گونه
•آنچه در مورد تقویت گفته شده است همیشه چیزی ثابت( مانند غذا) است. حال آن که از وقایع منفی یا بیزاری آور نظیر شوک یا سر وصدا ناراحت کننده نیز اغلب در شرطی سازی استفاده می کنند. بسته به آن که واقعه بیزاری آور برای تضعیف پاسخی به کار گرفته شود یا برای آموختن پاسخی جدید، انواع شرطی سازی بیزار گرانه خواهیم داشت.
•تنبیه
• گریز و پرهیز
فصل هفتم
یادگیری شناختی
یادگیری شناختی
شناخت
در روانشناسی شناختگرا، منظور از شناخت، جریانهای فکری و ذهنی حاکم بر رفتار است. نظریههای این دسته عبارتند از: نظریه گشتالت، یادگیری معنیدار آزوبل و یادگیری مشاهدهای بندورا
یادگیری شناختی
یادگیری شناختی
در یادگیری شناختی به فرایندهای شناختی مثل ادراک، سازماندهی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، درک معنی اهمیت میدهند.
یادگیری شناختی
فرد در نتیجه یادگیری در ذهن خود یک ساخت شناختی تشکیل میدهد که اطلاعات را در آنها نگهداری و سازماندهی میکند پس یادگیری یعنی تغییر در ساخت شناختی و فرایندهای ذهنی
یادگیری شناختی
یادگیری از راه بینش:
گشتالتیها معتقدند که یادگیری از راه بینش انجام میشود نه از راه کوشش و خطا.
بینش، یعنی کشف رابطه بین اجزاء تشکیلدهندة مسئله که به صورت ناگهانی صورت میگیرد. وقتی به بینش میرسیم که دید ما نسبت به مسئله تغییر کرده باشد.
یادگیری شناختی
اختلاف نظر عمده شناختگرایان و رفتارگرایان:
رفتارگرایان به رفتار آشکار فرد اهمیت میدهند ولی شناخت گرایان یادآوریهای ذهنی و دستکاری وئ پردازش اطلاعات را مهم میدهند که منجر به رفتار میشود.
یادگیری شناختی
نظریۀ آزوبل
یادگیری معنیدار از طریق ایجاد ارتباط بین مطالب تازه و مطالب آموخته شدۀ قبلی ایجاد میشود در غیر اینصورت یادگیری طوطیوار است.
در نظریۀ آزوبل، دانشهای مربوط به هم در یک رشته تحصیلی در ارتباط با یکدیگر به صورت سلسله مراتبی و یک طرح هرمی شکل فرضی سازمان مییابند و ساخت شناختی آن زمین را بوجود میآورند.
یادگیری شناختی
پیش سازماندهنده
مفاهیم کلی مربوط به مطلب یادگیری است که به صورت خلاصهای از مطلب آموزشی در آغاز درس، پیش از آموزش جزئیات در اختیار یادگیرندگان گذاشته میشود.
پیش سازماندهنده باید یک چارچوب ذهنی برای یادگیرنده فراهم کند طوری که اطلاعات بعدی در آن به خوبی استقرار یابند.
یادگیری شناختی
پیش سازماندهنده میتواند به یادگیرنده در درک رابطه بین درسهای قبلی و جدید کمک کند. در دو صورت پیش سازماندهنده به افراد کمک میکند: 1. خود فرد قادر به ایجاد این ارتباط نباشد. 2. مطالب قبلی وجود ندارد.
توجه داشته باشید که پیش سازماندهنده با مرور درسهای گذشته، ارائه هدفهای درس، معرفی درس جدید فرق دارد.
یادگیری شناختی
روش آزوبل
ارائه پیش سازماندهنده مفاهیم و مطالب اصلی و کلی و جامع مطالب کمتر کلی مطالب جزئی مطالب عینی و بسیار جزئی
یادگیری شناختی
نظریه بندورا (نظریۀ یادگیری شناختی اجتماعی)
بندورا هم عوامل محیطی و هم عوامل شناختی را در کنترل رفتار مؤثر میداند.
یادگیری شناختی
تقویت جانشینی
یادگیرنده از طریق مشاهدۀ رفتار دیگران به یادگیری میپردازد یعنی میبیند که آن شخص برای انجام آن رفتار پاداش میگیرد آن رفتار را یاد میگیرد.
تنبیه جانشینی
اگر کودک ببیند که بچهای بخاطر رفتار خاصی تنبیه میشود آن کار را انجام نمیدهد.
پس تنبیه یا تقویت رفتار سرمشق بر رفتار شخص مشاهده کننده هم تأثیر میگذارد و احتمال بروز آن رفتار را کاهش یا افزایش میدهد.
یادگیری شناختی
در نظریه بندورا تقویت و تنبیه نقش انگیزشی دارد و فقط بر عملکرد فرد تأثیر دارد و در یادگیری تأثیر ندارند.
در هر حال فرد از راه مشاهده یاد میگیرد حتی اگر سرمشق هیچ پاداش یا تنبیهی نگیرد فقط تشویق سرمشق، در فرد انگیزه ایجاد میکند که آن رفتار را نشان بدهد و تنبیه سرمشق بالعکس.
یادگیری شناختی
مراحل یادگیری از راه مشاهده از نظر بندورا عبارتند از:
1- توجه 2- بهیادسپاری 3- باز آفرینی 4- انگیزشی.
1- توجه: برای یادگیری، اول معلم باید توجه فرد را به جنبههای مهم درس جلب کند. عواملی مثل مشخص بودن مطلب درسی، میزان کاربرد و جذابیت آن بر توجه فرد تأثیر میگذارد.
2- بهیادسپاری: برای تقلید یک رفتار نیازی به تقویت نیست بلکه باید آنرا از طریق رمزهای کلامی یا در حافظه به یاد سپرد.
یادگیری شناختی
3-بازآفرینی: در این مرحله رمزهای ذخیره شده در حافظه به صورت رفتار آشکار در میآیند. معلم در این مرحله میتواند به فرد بازخورد بدهد و کم و کسرهای یادگیری افراد را به آنها گوشزد کند.
4-مرحله انگیزشی: فرد در صورتی رفتاری را که از راه مشاهده یاد گرفته انجام میدهد میشود که پاداش بگیرد. اما اگر آن رفتار تقویت نگیرد یا با تنبیه همراه شود آن رفتار را انجام نخواهد داد.
یادگیری شناختی
تفاوت شرطیسازی با یادگیری مشاهدهای همین جاست در آنجا فرد در صورتی رفتاری را یاد میگیرد که تقویت شود ولی اینجا تقویت در یادگیری نقشی ندارد.
یادگیری شناختی
استفاده از یادگیری مشاهدهای در آموزش(فواید این نظریه عبارتند از:)
•آموزش رفتارها و مهارتهای تازه: بسیاری از رفتارها و مهارتهای تازه مثل فعالیتهای ورزشی، خوشنویسی ازراه مشاهدۀ رفتاردیگران یاد گرفته میشود.
2. تشویق رفتارهای قبلاً آموخته: گاهی اوقات فرد قبلاً رفتارهایی را یادگرفته اما چون تشویق لازم دریافت نکرده آنها را انجام نمیدهد. از راه مشاهده میتوان این رفتارها را نیز تشویق کرد. مثل موقعیتهای ناآشنا.
یادگیری شناختی
3. نیرومند کردن یا ضعیف کردن اثر بازداریها
اگر دانشآموزان یک کلاس مقررات را زیر پا بگذارند و تنبیه نشوند، سایر افراد کلاس هم به انجام آن رفتارها تحریک میشوند.
4. جلب توجه یادگیرندگان
ما با الگوبرداری رفتار دیگران نه تنها رفتار آنها را یاد میگیریم بلکه به اشیاء و زمینههای مختلف آن موقعیت رفتاری نیز توجه میکنیم.
یادگیری شناختی
5. ایجاد پاسخهای هیجانی
مشاهدۀ تجارب و رفتار دیگران، میتواند در ما پاسخهای هیجانی ایجاد کند. مثلاً ترس مادر از سوسک موجب ترس کودک از سوسک میشود.
فصل هشتم
حافظه و فراموشی
حافظه و فراموشی
حافظه حسی
به حافظۀ حسی همان مخزن حسی هم میگویند. نظام کلی گیرندهها را حافظه حسی مینامند. اطلاعات وارده به حافظه حسی فقط حدود یک ثانیه در حافظه حسی حفظ میشوند.
حافظه و فراموشی
اطلاعات بسیار زیادی حس میشوند و در حافظه حسی ثبت میشوند اما فقط آنهایی که مورد توجه قرار گیرند وارد حافظه کوتاه مدت میشوند و بقیه فراموش میشوند. پس اولین عامل مهم در یادگیری توجه است.
حافظه و فراموشی
حافظه کوتاه مدت
تعداد کمی از اطلاعات حافظه جسی که مورد توجه قرار میگیرند به حافظه کوتاه مدت میرسد و بقیه اطلاعات حذف میشوند.
حافظه و فراموشی
برای ورود اطلاعات به حافظه کوتاه مدت ابتدا باید به رمزهای صوتی یا تصویری یا معنایی تبدیل شوند مثلا برای حفظ شماره تلفن باید یک تصویر ذهنی از آن به خاطر بسپاریم.
حافظه و فراموشی
اظلاعات وارده به حافظه کوتاه مدت حداکثر 30 ثانیه باقی میمانند و پس از آن فراموش میشوند. برای نگهداری اطلاعات برای مدت زمان بیشتر باید از تکرار استفاده کنیم.
حافظه و فراموشی
گنجایش حافظه کوتاه مدت از 5 تا 9 ماده است. مثلاً ما میتوانیم بین 5 تا 9 عدد شماره را در حافظه کوتاه مدت نگه داریم.
حافظه و فراموشی
حافظه کوتاه مدت حافظه فعال و هشیار انسان است. یعنی هر نوع اطلاعاتی برای استفاده باید اول وارد حافظه کوتاه مدت شود.
حافظه و فراموشی
تقطیع
با استفاده از تقطیع یعنی دستهبندی اطلاعات به قطعههای کمتر میتوان ظرفیت حافظه را بالا برد.
مثلاً برای حفظ 3 شماره تلفن آنها را به چند دسته تقسیم میکنیم بین اعداد آن ارتباط برقرار میکنیم.
حافظه و فراموشی
حافظه دراز مدت
برای ورود اطلاعات به حافظه دراز مدت چند راه وجود دارد:
1. تکرار مطالب 2. ایجاد رابطه بین اطلاعات جدید و قبلی چون معنی مطلب مهم است نه شکل ظاهری
حافظه و فراموشی
ظرفیت حافظه دراز مدت بسیار زیاد و زمان نگهداری آن میتواند تا پایان عمر باشد . علت فراموشی اطلاعات از حافظه دراز مدت، محو آنها نیست.
حافظه و فراموشی
گاهی ما سرنخهای لازم برای یادآوری و بازیابی اطلاعات را نداریم پس دادن سرنخ میتواند موجب بازیابی شود. مثلاً عملکرد ما در آزمونهای تستی بهتر از آزمونهای تشریحی است.
حافظه و فراموشی
نظامهای رمزگردانی اطلاعات در حافظه دراز مدت اطلاعات به 2 صورت در حافظه دراز مدت رمزگردانی میشوند 1. رویدادی 2. معنایی
حافظه و فراموشی
رویدادی
غالباً به تجارب شخص و اتفاقات وابسته است پس به زمان و مکان خاص نیز وابسته است. مثل تجربه امتحانات پایان ترم که ما تصویر ذهنی از آنها ذخیره میکنیم.
حافظه و فراموشی
معنایی
وابسته به زمان و مکان خاصی نیست و حقایق کلی را شامل میشود. مثلاً امور انتزاعی مثل عدالت و حد آزادی که ما معنای آنها را به صورت کلامی حفظ میکنیم.
حافظه و فراموشی
فراموشی
فراموشی اطلاعات حافظه از حافظه کوتاه مدت به دو دلیل صورت میگیرد:
1. جانشینی 2. گذشت زمان
حافظه و فراموشی
جانشینی
چون گنجایش آن حداکثر 9 ماده است پس اگر پر شود باید اطلاعات قبلی حذف شود تا اطلاعات جدید وارد آن شود.
حافظه و فراموشی
گذشت زمان
چون حداکثر زمان نگهداری اطلاعات در حافظه کوتاه مدت 30 ثانیه است، پس از 30 ثانیه اطلاعات محو میشود.
حافظه و فراموشی
فراموشی از حافظه بلند مدت به چند دلیل است:
1. واپسزنی
بعضی از حوادث آسیبزا و اضطرابانگیز هستند به همین دلیل به طور ناخودگاه آنها را سرکوب میکنیم.
حافظه و فراموشی
2. تداخل
گاهی اوقات اطلاعات تازه مانع یادآوری اطلاعات قبلی میشوند که تداخل پسگستر نام دارد. گاهی اطلاعات قبلی مانع یادآوری اطلاعات جدید میشود که تداخل پیشگستر نام دارد.
حافظه و فراموشی
3. مشکلات بازیابی (مهمترین عامل فراموشی)
گاهی اوقات ما اطلاعات آن را نمیتوانیم پیدا کنیم و اگر نشانه یا سرنخ لازم را پیدا کنیم قادر به یادآوری آنها میشویم مثلاً بچه در پاسخ به سؤال میگوید اولش را بگو.
حافظه و فراموشی
برای آموزش مطالب معنیدار 2 روش وجود دارد:
1. ارائه پیش سازماندهنده
2. ایجاد یک ساخت سلسله مراتبی برای موضوعات یادگیری
حافظه و فراموشی