مقدمه :
برنامه درسی به عنوان یکی از رشته های آموزش عالی به منظور؛ تحقق یادگیری مؤثر ، سازماندهی برنامه درسی با عمق بیشتر و ... شکل گرفت) ( حسن ملکی 1388)
در کشورهای جهان سوم اولین مسأله ای که به عنوان پیشرفت مورد توجه قرار گرفت چیزی نبود غیر از آموزش و پرورش. چرا که دارای دو مزیت ( اجتماعی و اقتصادی ) بود بنابراین این آموزش و پرورش نیازمند یک برنامه ریزی بود.
مقدمه :
برنامه درسی به عنوان یکی از رشته های آموزش عالی به منظور؛ تحقق یادگیری مؤثر ، سازماندهی برنامه درسی با عمق بیشتر و ... شکل گرفت) ( حسن ملکی 1388)
در کشورهای جهان سوم اولین مسأله ای که به عنوان پیشرفت مورد توجه قرار گرفت چیزی نبود غیر از آموزش و پرورش. چرا که دارای دو مزیت ( اجتماعی و اقتصادی ) بود بنابراین این آموزش و پرورش نیازمند یک برنامه ریزی بود.
برنامه ریزی بعنی چه ؟
برنامه ریزی به مفهوم ساده اش یعنی ؛ نقشه کشیدن برای نیل به مقصد ، برای دستیابی به خواسته ها (فیوضات 87 ص 16) . یکی از برنامه ریزیهای رایج در سطح جهان، برنامه ریزی آموزش و پرورش می باشد که متشکل از برنامه هایی است که به صورت : (رویا های طلایی ، بی برنامه ، اصولی و عملی ) خود را بروز می دهد .
نکته مورد توجه در اینجا نگاهی اقتصادی بر آموزش و پرورش بود که هدف نهایی آن تربیت نیروی ماهر و کار آزموده برای دنیای کار و اقتصاد بود.
و امروزه ما شاهد برنامه ریزی مبهمی هستیم که مشکل می توان ادعا کرد که این برنامه دارای رشد است .
که از جمله مواردی که می توان این ادعا را ثابت نمود می توان به :
الف) نرخ بالای بی سوادی( در مقطع ابتدایی و متوسطه ) .
ب) افزایش سریع جمعیت جوان به سالخورده .
ج) افزایش نرخ هزینه های آموزش و پرورش .
د) کمبود فضای آموزشی مبنی بر آمادگی پذیرش تمامی تمامی سنین آماده برای تحصیل از یک مقطع به مقطع بالاتر .
ه) و در نهایت بالا بودن نرخ بیکاری و ( عدم کارایی خارجی نظام آموزش و پرورش).
برنامه درسی:
برنامه درسی ،این واژه ریشه لاتین دارد و به معنای فاصله و راهی است که هر شخص باید آنرا طی کند تا به هدف و مقصود خود دست یابد( حسن ملکی 1384 ص 21 ) و در معنای دیگر (میدان مسابقه یا میدانی برای دویدن است)( آیزنر 1994 ص 26-25)و اما در تفسیر معنی دوم باید خاطر نشان کرد که این لفظ(میدان مسابقه) جنبه تمثیلی و استعاری دارد و نشان دهنده دو ویژگی در برنامه درسی است .
الف) به مانند میدان مسابقه ابتدا و انتهای مشخص دارد .
ب) و به مانند میدان مسابقه دارای موانع می باشد و هر چه جلوتر می رویم عبور از موانع دشوارتر خواهد شد. ( دکتر مهر محمدی 1388)
از جمله عناوین دیگر می توان به (سند مکتوب و زیر نظام یا قلمرو معرفتی یا بی شکل) نیز اشاره کرد.
تعاریف بسیاری در این زمینه توسط بزرگان ارائه شده که در اینجا به چند مورد از آنها اشاره خواهد شد:
برخی از برنامه ریزان ؛ برنامه درسی را به صورت یک نظام در نظر می گیرند که شامل ( درونداد ؛گردش کار) و (برونداد ؛ بازخورد) می باشد.
رونالد دال ، در تعریف برنامه درسی اعلام می دارد که ؛ ( برنامه مدرسه از محتوا و جریانهای رسمی و غیر رسمی تشکیل شده که یادگیرندگان تحت نظارت مدرسه " معلومات ، مهارتها ، شیوه های درک و فهم را کسب کرده و یا نظامهای ارزشی خود را تغییر می دهند ).
از طرفی دیگر اشاره بر برنامه درسی رسمی یا به عبارتی آنچه برنامه ریزان باید تفکر، مطالعه و طراحی کنند را شامل می شود . و برنامه درسی غیر رسمی ( پنهان) که شامل( تعاملات ، هنجارها ، و احساسات و نگرشها ) می شود که در بسیاری از مواقع تأثیر این برنامه های پنهان بیشتر از برنامه های رسمی است .
هیلدا تابا از برنامه درسی با این مضمون یاد می کند ؛ ارائه منظم آموزش در مدت زمان معین، به گونه یک نظام منسجم با بخشهای متعدد به منظور تدارک مطلوب ، تحقق و ارزشیابی آموزشی
آیزنر آنرا سلسله وقایع آموزشی طراحی شده به منظور تحقق نتایج آموزشی برای یک یا چند دانش آموز پیش بینی شده است.
برنامه ریزی درسی:
در زمینه برنامه درسی تعریف واحدی مورد توافق نیست و هر یک از صاحبنظران برنامه درسی با توجه به برداشت خود از ماهیت فراگیر و برنامه درسی تعریف ویژه ای از آن ارائه داده اند .
و اما رایج ترین تعریف در دست عبارتند از :
برنامه ریزی درسی ؛ سازماندهی فعالیتهای یاد دهی و یادگیری در جهت تغییرات مطلوب در رفتار یادگیرنده و و در نهایت ، ارزشیابی از میزان تحقق این تغییرات است. ( علینقلی اسراری ،1368)
عده ای هم آنرا فرآیندی نظامدار می دانند که به صورت گام به گام شکل می گیرد از نیاز سنجی آغاز با تعیین اهداف آموزشی ادامه و به سازماندهی محتوای آموزشی ختم می شود .
( محمد برهان منش -1356 )
مفهوم برنامه درسی ( راهی که باید طی شود ) (یار محمدیان – 1377)و با کارکردهای تاریخی مدارس تناسب دارد.
چرا که مدارس به لحاظ تاریخی مؤسساتی بودند که در سطوح مختلف آموزش ، امتحانات بسیار سختی برای رفتن به کلاس بالاتر داشته و دارند .
در تعریف دیگر می توان آنرا آمیخته ای از نظر و عمل دانست و تنها در صورت ترکیب نظر با عمل است که می توان در برنامه درسی توفیق لازم را به دست آورد ( ملکی 87 )
تاریخچه تحولات برنامه درسی:
بر مبنای تحقیقات و بررسیهای صورت گرفته افراد بسیاری آمده و تقسیم بندیهایی بر این اساس ارائه داده اند اما بهترین تقسیم بندی در این راستا تقسیم بندی است که قورچیان و تن ساز ( 1374) در این رابطه انجام داده اند . بر این اساس این دو اعلام می دارند که تاریخچه تحولات برنامه درسی به ( دو دوره ) غیر رسمی و رسمی تقسیم می شوند. (قورچیان و تن ساز 1374)
الف) دوران غیر رسمی :
همانطور که می دانید برنامه درسی به عنوان یک رشته تخصصی موضوعی جدید است اما مسأله ای نیست که تازگی داشته باشد .
اگر به مطالعه تاریخ و اصول و روش زندگی پیشینیان بپردازیم و به بررسی دبدغه های زندگی گذشتگان تا به امروز بپردازیم به یک نکته مشترک در آن می رسیم و آن چیزی نیست به جز فکر والدین و ریش سفیدان و ... در جهت کمک به فرزندان در راستای رشد و ترقی و پیشرفت." لازم به ذکر است ( رویکرد فعالیتها در این دوران به صورت ( فعالیت مدار ) بوده است .
دراین دوران در تاریخ در هیچ کجا نامی از برنامه درسی یاد نشده اما آنچه در عمل رخ داده گویای برنامه درسی به گونه غیر رسمی است .
برنامه درسی به گونه غیر رسمی است . و غیر رسمی به هر فعالیتی اطلاق می شود که سازمان یافته است اما در خلرج از نظام آموزشی است .( فریده مشایخ – 1385)
در جریان تخصصی تر شدن جوامع ، دیگر تنها والدین و ریش سفیدان و بزرگان نمی توانستند این وظیفه خطیر را عهده دار گردند و در اینجا بود که نیاز به یک ارگان و مرکز تخصصی در جهت ارضای نیازهای خاص بشری ایجاد شد و این ارگانها چیزی غیر از مدارس نبودند.
مدارس تأسیس شدند در جهت کمک به دانش آموزان برای رشد بهتر و آموزش شیوه های زندگی اجتماعی و در نهایت انتقال میراث فرهنگی( آنچه از پیشینیان بر جا مانده بود). (یار محمدیان 1377)
قرون وسطی:
آموزش و پرورش در قرون وسطی به شدت تحت تأثیر مسیحیت بود .یعنی آیینی که مردم معنا و مفهوم تمام زندگی خود را بر اساس آن بنا نهاده بودند .( مسیحیت در این دوران نیروی هدایت کننده داخل و خارج مدرسه بود ).
در اواخر قرن 14 نگرش جدیدی شکل گرفت، توجهی دوباره به ادبیات یونان و روم(روش آموزشی به شیوه پرسش و پاسخ سقراطی)و این شیوه تا قبل از قرن بیستم ادامه پیدا کرد.(یارمحمدیان 1377)
از رنسانس تا قرن بیستم:
دوره تفکرات و نظریات بزرگانی چون روسو، پستالوزی ، فروبل و اسپنسر .... که بسیار تأثیر گذار بود و در کل می توان اعلام کرد که دوران غیر رسمی برنامه درسی متأثر از نتجربیات شخصی ، فلسفه ، سیاست ، روانشناسی ، تاریخ و ادبیات بود و نمی توان تأثیر آنها را در توسعه برنامه درسی نادیده گرفت اما هیچکدام از اینها نتوانستند زمینه را برای رشته ای مستقل و تخصصی فراهم آورند و به همین دلیل تا قبل از قرن بیستم برنامه درسی به عنوان بخشی از فلسفه ، ادبیات ، تاریخ ، روانشناسی و ... به شمار می رفت.(یارمحمدیان 1377)
قرن بیستم به بعد:
ورود به دنیای تخصصی و مستقل و رشد و نمو در این زمینه در قرن بیستم حاصل شد اولین تألیفات در زمینه برنامه درسی با همین عنوان در سال 1900 میلادی انجام گرفت و بر همین منوال از 1900 میلادی به بعد کتابها رو به تخصصی تر شدن پیش رفت و از جمله آنها می توان به کتاب فرانکلین بوبیت در 1918 اشاره کرد که به عنوان نخستین کتاب اساسی برنامه درسی شناخته شد .
از جمله موارد دیگر می توان به نخستین دائرﺓ المعارف بین المللی برنامه درسی اشاره نمود که در سال 1991 منتشر شد و به این صورت بود که مطالعات برنامه درسی به عنوان یک رشته تخصصی در اوایل قرن بیستم شکل گرفت.
ب) دوران رسمی:
دوران رسمی دورانی است که متوجه پدیده تحصیل در جوامع بوده و هست و توجه و تأکید خاص بر فراموش نکردن گذشته دارد ، که شامل دوره های مختلف نظام آموزشی 6 سال.
ابتدایی – 6 ساله متوسطه و 4 سال دانشکده می باشد که در این دوران نیاز مبرم به برنامه درسی به عنوان رشته ای مستقل شد به گونه ای که به تحصیل آن در دانشگاه ها پرداخته و رشته ای با این پایه و اساس شکل گرفت.(یارمحمدیان1377)
تحولات مفهوم برنامه درسی:
مفهوم برنامه درسی در طول تاریخ کوتاه خود تغییر و تحولات بسیاری را پذیرا بوده . " عمل برنامه درسی تاریخی طولانی دارد ولی عمل شناسی آن متعلق به قرن بیستم است (گودلد)
به عنوان نمونه :
تا اوایل قرن بیستم برنامه درسی محدود به چارچوبی سنتی بود ( محدود به موضوع درسی).
در این سالها برنامه درسی : ( مطالب مربوط به شاگردان ، تجربیات مدرسه ، موضوعات درسی مختلف برای یک دوره تحصیلی ، فهرستی از هدفهای آموزشی و عناوین و سر فصلها ) را شامل می شد.
از اوایل قرن بیستم مفهوم سنتی برنامه درسی دستخوش تغییرات شد و مفهوم جدیدی به صورت " سازماندهی فعالیتها و تجربیات یادگیری تحت راهنمایی آموزشگاه برای تحقق رشد و شایستگی فردی و اجتماعی یادگیرنده ها و رسیدن به هدفهای آموزشی " مورد توجه قرار گرفت . این مفهوم جدید پایه و سرآغازی برای شکل گیری و تحقق نظریات و تئوریها شد که به عنوانی ، پیکره برنامه درسی را تشکیل می داد .و می توان گفت از اینجا بود که برنامه درسی به عنوان یک رشته علمی پا به عرصه وجود نهاد . این رشته علمی هم اکنون در جهان به عنوان یکی از رشته های تحصیلی در مقاطع مختلف دانشگاهی در حال فعالیت بوده و به سیر صعودی خود ادامه می دهد .
تحولات رویکردی برنامه درسی:
اما رویکردهای برنامه درسی به دو دسته تقسیم می شود :
1) علمی ( فنی ) 2- غیر علمی ( غیر فنی )
رویکرد علمی (فنی):
این رویکرد منطبق بر الگوهای سنتی می باشد . که چیزی نیست جز همان روشهای معمول آموزش مدارس.
این رویکرد شامل چهار گرایش می باشد : ( یارمحمدیان 1377)
الف ): گرایش رفتاری : به نوعی سند طرح درسی است که محتوا با اهداف و مقاصد منطبق و بر اساس آنها ارزیابی می شود . بیش از 3/2 قرن برای برنامه ریزی تمامی موضوعات درسی به کار می رفته و امروزه به عنوان چارچوبی برای ارزیابی سایر گرایشها به کار برده می شود.
ب) گرایش مدیریتی : در اینجا مدرسه به عنوان یک نظام سازمانی مورد مورد بررسی قرار گرفت. این مورد ریشه در الگوی سازمانی و اداری مدارس دارد و توجه آنها بیشتر بیشتر بر سازماندهی و اجرای امور بود تا محتوا و روش آموزش و موضوعات درسی.
ج) گرایش سیستمی ( مهندسی برنامه درسی ) : در اینجا مجموعه ها و واحد ها را در ترکیبی کلی مورد بررسی و ملاحظه قرار می دهد یعنی به مطالبی توجه می کند که مربوط به تمام مدرسه یا نظام آموزشی است نه یک موضوع یا درس خاص.
د) گرایش علمی : در این روش به تجزیه و تحلیل و ترکیب موقعیتهای اصلی پرداخته و ریشه در آثار اشخاصی دارد که توجه به ابعاد فلسفی ، روانی و اجتماعی دارند.(دیویی)
رویکرد غیر علمی (غیر فنی):
این رویکرد مصادف با دیدگاه های فلسفی غیر مرسوم و خط مشی های جدید از منتقدان بزرگ آموزشهای معمول و رسمی بودند.( برنامه ریزانی که دارای دیدگاه های کودک مدارانه بودند)
عقیده این گروه هم در تدریس و هم در یادگیری باید تمرکز بر روی فرد باشد . موضوعات درسی به گونه ای باشد که فرد بتواند خود را در آن معنا نماید .
یادگیری از نظر طرفداران رویکرد غیر علمی یک امر کلی که نمی توان آن را به به قطعات و اجزای کوچکتر تقسیم نمود و این شیوه دارای دو گرایش است :
1) انسان گرایانه : (رویکردها و گرایشات را خشک می نامند )در این زمینه این نکته حائز اهمیت شمرده می شود که تلاش برنامه درسی سبب نادیده گرفتن ویژگیهای اجتماعی انسان می شود . لازم به ذکر است که این شیوه ریشه در فلسفه پیشرفت گرایی و کودک مدار دارد . از نظر آنها دروس باید مبتنی بر تجارب روزمره در قالب گروهی باشد . و در نهایت اعلام می دارد که هر کودک جایگاه خاص و ویژه خود را دارد .
2) بازسازان مفهومی : و اما این دسته الگو و طرح خاصی برای تدوین برنامه درسی نداشتند و بیشتر بر اخلاقیات در تعلیم و تربیت و به رابطه مدرسه با دیگر نهادها توجه می نمودند. به نظر آنها تعلیم و تربیت امروز یعنی تربیت فرد تابع ، ( حبس افراد برای چند ساعت ) آنها قوانین و مقررات را خشک دانسته و از معلم به عنوان یک زندان بان نام می بردند . در حقیقت این گروه همان منتقدان تعلیم و تربیت بودند که خود را در حد تحریر کتاب نمی دیدند و آنچه از آنان به یادگار مانده در قالب مقاله است . (یارمحمدیان 1377)
سخن پایانی:
برنامه درسی دارای گذشته ای بسیار طولانی ، و تاریخی کوتاه است (تنر) و این بیانگر این مطلب است که پیشینه تاریخی فعالیتهای برنامه درسی از نظامهای تعلیم و تربیت است که دارای تاریخی به بلندای تاریخ ثبت شده برای تعلیم و تربیت است و این دو از هم قابل تفکیک و تمایز نیستند اما بیشتر صاحبنظران و مورخان برنامه درسی بر این عقیده هستند که این رشته از اوایل قرن بیستم به رسمیت شناخته شده و به صورت حوزه ای نظام مند به آن توجه شده است.
طراحی برنامه درسی ما را متوجه این محورها می سازد :
1- فلسفه برنامه درسی" مبتنی بر فرهنگ یک جامعه .
2- نیازهای اجتماعی یک جامعه
3- آینده نگری درباره تحولات علمی و اجتماعی .
4- توجه به واقعیتها
5- نیازهای فرد
6- سطوح گوناگون برنامه درسی
7- مشارکت افراد( معلم و دانش آموز ) در امور برنامه درسی.
فهرست منابع :
۱-اصول برنامه ریزی درسی .../تألیف محمدحسین یارمحمدیان [تهران]،چاپ و انتشارات یادواره کتاب 1377 ۲- علوم تربیتی ماهیت و قلمرو آن /جمعی از نویسندگان؛زیر نظر علیمحمد کاردان[ویراست2]-تهران ( سمت) 1380 |
۳- برنامه ریزی درسی (راهنمای عمل) /حسن ملکی(ویرایش07) مشهد: پیام اندیشه ،1384
۴- نظریه های برنامه درسی /جی پی میلر ؛ترجمه محمود مهر محمدی.- تهران : سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی (سمت )مرکز تحقیق و توسعه علوم انسانی 1379
۵-راهنمای عملی برنامه ریزی درسی / تألیف و اقتباس محرم آقازاده ، محمد احدیان – [ تهران ] نوپردازان : پیوند ، 1377 |
۶-مبانی برنامه ریزی آموزشی / تألیف یحیی فیوضات – تهران : مؤسسه نشر ویرایش 1387. |
خیلی عالی و کارشناسی شده بود